خوناشمم وجود داره جنگل امازون گروهی هستن ک خون اشامن

میحای درمورد جن بهت بگم

ویدا توالت اونوره😂😂

پرقدررررررت تعظیم کن😂

دیشب مامانم اینا اینجابودن
ی ده دقیقه بچموسپردم بهش رفتم دسشویی شلواراشو بشورم
دقیق بعد ده دقیقه رفتم بگیرمش دیدم نیس کل خونه روگشتم نبود
بگین ازکجاپیداش کردم؟
آفرین ازتوکوچه اونم با ی تی شرت و شلوارک توبرف
صب به نظرتون با چ بچه ای رو به رو شدم؟

شب اول شیاف گزاشتم بدتر رف بالا تبش😐

زهرا پارت رمان نداری😩

منم همش خاب میبینم یه قدرتی تو خاب بهم میدن😂

پارت میذاری برامون😢

😂😂😂 خیلی خوش اشتهاس

نمیدونم بدنم دردمیکنه شدید سرفه میکنم ن خشکه ن خلطی
فقط قفسه سینه م تیرمیکشه حین سرفه
کیانم مث منه سر همون قضیه ک صب گفتم

راسی مرسانارو بردی واسه یبوستش
پناه ک خوب شد باداروجدیدا

بازم پارت داریم یا تموم شد

گاوی وقتی پاک میکنم ینی نفرس

اونجایی ک گفتی نزار رو گزاشتم

مرسی 💕💕
خیلی عالی بود
باعث شدی من کامل بخونم

وای عالییییی ترین رمانی بود ک خوندم عاشقشم😍😍دمتون گرم بچه ها ممنون واقعا💜فاطی بی زحمت فایل رمان میشه برای منم بفرستی واسه ابجیم میخام بدم بخونش😍

حالا نیاین بگین اسپویل و فلان اخر اخرشو گذاشتم تا ایمان بیارین ک هستن 😊

منم نیشام سالمه ولی میترسم وسط جنگ دندون درد کنم

پسره رئیس خوناشام ها بود عاشق یه دختر عادی شده بود هم خنده دار بود هم عاشقانه آخرش اشتباه نکنم برادر دختره میمیره چون یه گوزویی مثل آرتور بود تبدیل کرده بود

این بود برم خونه مامانم اینا نگاه کنم

مانیو سیما میخواستن برن چشمه زندگی تا بچه دار شن؟

همین خاطرات یک خوناشام تا فصل سه دوبله داره

ایدی تلگرامتو بده

رمان قبلی پاک نکن دا فاطی من خیلی عقب موندم😐