*****~mom~ًًّّّ****

27 عضو

ولی کوتاه نمیام دیگ دنیا

1403/10/08 18:44

این کوتاه آمدن باعث میشه توقعشون بره بالا ببین الان واسه دوتا فرش اخم می‌کنه واسه من

1403/10/08 18:44

😅😅😅😅😅وای مهدیه تابستون منم این مدلی بودم تازه مقصر اصلی مادر شوهرم بود گفت فرشاتون تمیزه خیفه سه سال چرا بشورین اینا اینم گفت نمیزارم بشوریم دوماه تابستون با مادر شوهرم که تو چیکار داری به کارای من با شوهرم دعوا داشتم سر خونه تکونی

1403/10/08 18:44

چون وضعیتمم می‌دونه اصلا آرش توقع نداشتم این رفتار و بکنه

1403/10/08 18:44

واقعا مهدیه من الان یه نظر بدم تو کار بیرون و مردونه رسول یه دعوا راه میندازه که توو چه به کار مردونه حساب کتاب من و فلان بعد تو هر چیزی تو خونه سرک میکشه

1403/10/08 18:45

الهی ذلیل بشن اینا بچهاشون کمن ننه های جندشونم نظر میدن من گفتم فقط مادر شوهر خرم صداش در نیاد قیافشو نبینم امشب ک ظرفیتم تکمیله دیگ

1403/10/08 18:45

فردا واسه چیزای بزرگ تر منم بخاطر همین نمیرم آشتی که پرو نشه فک کنه مقصر منم

1403/10/08 18:45

همینه واقعا بعد جالب اصلا گوش نمیدن به حرفت ک

1403/10/08 18:46

خوب کاری میکنی منم دیگ قول دادم کوتاه نیام باعث میشه کم توقع بشن اینجوری
خودم اذیت میشم

1403/10/08 18:46

ول کن بابا مهم اینه دادی بیرون والا من بودم الان تو *** عروسی بود

1403/10/08 18:46

😂😂😂😂😂توقع نداشتم ازش اونم جلو مامان و بابام بنده خدا ها آمده بودم کمک

1403/10/08 18:46

بنده خدا خسته شده بود تو این چند ماه مامانم بهش گفت تو استراحت کن این چند روز 😅😅😅

1403/10/08 18:47

من پاشونو از زندگیم بریدم شکر خدا مگه نه الان درحال نظر و دخالت تو سیسمونی دکتر و چیزای دیگه من بودن اسم پیشنهاد میدادن رو مخم میرفتن

1403/10/08 18:47

تف به مادر شوهرا منم خونم گند برداره تمیز کنم مامانش میگه تمیز بود چرا شستی

1403/10/08 18:47

خب ول کن شوهر منم گاهی اینجور نیشه اخلاقش هر چی بیشتر اهمیت بدی بدتر میشن

1403/10/08 18:47

نبابا شوهر من الانم با نارضایتی گرفت دید حوصله ندارم

1403/10/08 18:47

نوش جوت

1403/10/08 18:47

خداروشکر ک بریده شده

1403/10/08 18:48

عزیزم😍😍

1403/10/08 18:48

انشاءالله انشاءالله سال دیگه این موقع بچه بغل میای تو گروه ...پنجشنبه شب آرزوهاس نماز و دعا داره خیلی حاجت میده صدیقه به نیت بارداریت انجام بده

1403/10/08 18:48

اره دیگ من توقع نداشتم ازش آخه دلم میخاست به خنده و خوشی بده آخه باردار توقع این رفتار نداشتم
حالا ک گذشت دیگ

1403/10/08 18:48

من خاک مون فروختیم برد داد لاستیک خاورم فروخته برد داد لاستیک اون روز یه دعوا باهاش کردم که نمیزارم پول خاور هم مثل پول خاک همه رو بریز بپاشونم من کلی طلا فروختم برا خربد این خاور طلاهامو بخر سیسمونی میخرم کلی لباس وسایل خونه میخرم فک کردی من احمقم هر چی داریم می‌فروشی می‌بری برا لاستیک شریکت چرا پول نمیاره فقط تو خنک باید پول ببری

1403/10/08 18:48

خسته نباشی خواهر😅

1403/10/08 18:48

من شام ندارم هنوز چیکار کنم چی بذارم

1403/10/08 18:49

خیلی خوندم بخدا از بس نماز حاجت خوندم ساییدگی زانو گرفتم

1403/10/08 18:49