من تنبلم تا یازده خواب بودم

خخخخخخ زیاد درس کردم که دیگه دلم نخواد اون بار کم بود سه کاسه بود کلا میگفتم کاش یکم دیگه بود

😂😂😂من همون یه بارشو بخورم میمیرم از معده درد

من که ندادم برادر شوهرم 50هزار آورد گفت پول نون خشکته بعد رفت یه دعوا راه انداختم که مامان تو چیکار به نون خشک من داره از من احوال نمیپرسه چرا رفته تو انبارم بعد من نون جدا پلاستیک جدا کاغذ جدا می‌زارم یه گونی پر فقط جا قرص آمپول دارو هام بود برا سه ماه بود فک کنم بعد خونه دایی شوهرم می‌گفت این با ضرب قرص سر پاس😐

نه میبرم حیات تو انبار

نوش جان مهدیه عدسی😅

😑😑چقد بیشورن بخدا آبروی ادمو میبرن

بابا اینجا نون خشکی ها ماشین وانت میان تو کوچه دستی یا مغازه نیس

😂😂😂خب چی بذارم

من تا ده خوابیدم

با گوشت چرخی پیشنهاد غذا بده😂

اها

خخخخخخ آخه اون بار رسول دو کاسه شو خورد یه کاسه سهم من موند

من یازده

😁😁نوش جان

صد بارم از اون روز گفته اون حرفو حتی به خواهر شوهران کقته بود به برادر شوهرم گفته بود با قرص دارو باردار شده گونی گونی جا قرص میده نون خشکی

وای چقد بیشوزه کثافط

من دنیا آش ترشی
تو مهدیه عدسی 😍😅😅😅

همینن ابرو داری بلد نیستن

😂😂😂همین دیگ

خوب همون عدس پلو نذری یا کتلت یا خورشت قلقلی گوشت یا قیمه گوجه یا خورشت چرخکرده که سیب زمینی سرخ میکنی برا بغلش عاشقشک

من دیشب از درد پا خوابم نمیرفت هی میکوبیدم به تخت تا آروم شه دردش
دوست داشتم پاهامو قطع کنم
به زور خوابیدم

استامبولی

یعنی انقد حالم بد شددددددددد خونه دایش اینجور گفت مهدیه بعد اون روز با رسول که دعوا کردیم سر نون خشک دقیقا منظورم همون گونی جا قرص ها بوده که دیده می‌گفت مامان من کاری به جا قرص تو نداره😐

باش یکیشو درست میکنم😂