دیروز که اونجا بودم گوشی خالمو دیدم شوهرم بهش اون شب که دعوامون شد بهم گفت نمیخوامت فلان اینا مشروب خورده بود دیگه به مادرش گفته اره غلط کرده مثلا خالم گفته ول کن بخواب اینا هرچی گفته اینم گفته غلط کرده بعد شوهرم نوشته یه دختر خوب برام پیدا کن اینو دیدم چقد ناراحت شدم من چمه مگه چیکار کردم بهت هااا تازه دنیز اونشب میگفت من خیانت کردم خوب کردم نمیزاشتی بری خونه مادرت پارسال نمیرفتم مادرت هرکاری دوست داشت باهام بکنه توعم لال بشینی گوشیمو ازم گرفته بود این نمیتونست چیزی بگه سر وزن بچم که استپ کرد دعوامون شد
1403/07/17 12:51