The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.
دلبرای محل🩷
9 عضو
وای خودااا😍😍😍
1403/07/17 20:13
بابا میگم دیگه همسایه شهرستانمون اردبیل دیگه 😂😂
1403/07/17 20:13
اینجان دیگه خب باهم اومدیم مجرد بودم اومدیم اینجا سال 93 تقریبا
1403/07/17 20:14
من دو سه سالی میشه قسمت نشده بزم ولی بقیه رفتن
1403/07/17 20:14
😂😂
1403/07/17 20:14
بی نهایت دوسم داشت یعنی دنیز منو بیرون میدیدا میگفت برو خونه پارک نمون 😂😂😂😂 خواهرمو میبردم پارک کوچیک بود 😂
1403/07/17 20:15
اره ولی خونه خودم اوطرف حیاطه اینا وقتی من نامزد بودم واسه خودشون خونه مهندسب ساختن دوخابه سرویس کامل ...ولی ب من چی دادن ؟ یه اتاق 6 متری ک حتی ابم نداره یدونه هم ورودی داره ک 3 متره...😑😑😑آدم زورش میاد خودشون قبلا اونجا زندگی میکردن ...من فک میکردم خونه رو واسه من میسازن وقتی فهمیدم انقد گریه کردم ک آهم تااا آسمون رفت دلم برای خودم خون بود بیچاره من ...موش خونس 😭
1403/07/17 20:15
اعععع😂😂
1403/07/17 20:16
دقیقا منم فقط تو دل دوستش داشتم یبارم تنها با هم حرف نزدیم همیشه همیشه در حدی که خانوادم بودن حرف می‌زد اونم حرف روز مرگی ولی هر هفته با داییش میومد خونه بابام دیگه داییش که دوست بابام بود با بابام قهر کرد دیگه نیومدن بعد 1سال باز اومدن من ازدواج کرده بودم نمیدونم چرا همیشه تو فکرمه 😢
1403/07/17 20:16
آهاااا
1403/07/17 20:16
اسممو صدا کردنی یاد گرفته بود وقتی میخواست نامه رو بده من جلوی درمون بودم در باز میکردم که گفت نگین 😂😂😂😂تعجب کردم گفتم بله نامه رو داد 😂😂😂😆😆😆😆یادش بخیر
1403/07/17 20:16
آها شوهرتم اردبیلیه؟
1403/07/17 20:16
وای😍😍😍نگین چنتا خاهر برادرین
1403/07/17 20:16
وای چ باحال
1403/07/17 20:17
واقعا عشق واقعی بهش نمیرسی
1403/07/17 20:17
😓😓😓عیب نداره دنیز شام باهام میخورید یا ناهار اینا
1403/07/17 20:17
ازدواج ماهم سنتی بود
1403/07/17 20:17
وای😍😂
1403/07/17 20:18
اره فقط استراحت اونجا🙁
1403/07/17 20:18
😂😂مهدیه باورت میشه من یه مدت با اینکه بهش فکر نمیکردم ولی میومد خوابم 😢😢 خودشم اونطوری بود یه بار اب شفا بخش از سمت شهرستان آورد واس بابام میوورد چون از اون اب خورد سنگش افتاد گاهی باهام میرفتن میووردن یه بار آوردنی یه نگا کرد به من رفت فرداش میگفت میخواستم بغلت کنم ترسیدم از من بدت بیاد😂😂😂😂
9 عضو
