اونقدری که با روح وروان من بازی شدا با هیشکی نشد نمیدونی چقد سخته طرفت دوس داری فک کن بره خیانت کنه شب فهمیدنم دیوونه شده بودم 3 نصف شب میزدم سرم گریه میکردم با گریه مادرشوهرم صدا زدم موهام باز بود دیدم پدرشوهرم میاد چیشده انقد حالم بد بود حواسم نبود شال ندارم دید بهش نگفتم روم نشد بهش بگم بعدا اسکرین گرفتم همزو به باباش گفتم تو پیام مادرشم گفتم
1403/07/19 20:45