درد و دل هام و راهنمایی شما

40 عضو

عزیزم😔الهی بسلامتی زایمان کنی
بهش گفتی؟
جوابی داشت؟

1403/07/25 14:43

فدات

1403/07/25 14:43

وا😳

1403/07/25 14:43

میگم گفت باهاش کاری نکردم..
رفیقام آوردن برام لخت شدم اما بهش دست نزدم..
قسم و قرآن من ک باور نکردم

1403/07/25 14:44

عزیزم
درک میکنم منم با 90درصد تایپکام تو پرسشا حتی تو جواب دادن ها گریه کردم امروزم کلی گریه کردم
خودمو نابود کردم الان کمر درد شدید گرفتم دراز کشیدم
از خواهرشوهرام نمیگذرم یبار نمیان ببینن زندگی من چی شده😔

1403/07/25 14:45

افرین

1403/07/25 14:45

هی خواهر.. اونا میخوان سر ب تن ما نباشه.‌
انتظارمون بیجاست...
من 9 ماهه باردارم. ی بار نیومدن بگن ی گوجه ای برات درست کردیم. ببر بخور..
ی بار زنگنزدن. بینم گرسنه ای یا تشنه

1403/07/25 14:46

مادر شوهرم حقوق بگیره.‌.چ خودش چ پسرش کارمند مخابراته ‌
شوهر من کارگره الان تو ی نگهبانی هستیم.
بخدا ب دلم موند یکی از در ی غذایی برام بیاره بخورم.

1403/07/25 14:47

واقعا چرا
چرا اینجور پسر رو زن میدن

1403/07/25 14:48

انتظار رو باید به صفر رسوند اول خودم
که خیلی سخته

1403/07/25 14:49

ها بقول رفیق من.‌ میگه اینجور مامانا خودشون عقد پسراشون بشن.‌ یکی دیگ رو بدبخت نکنن

1403/07/25 14:49

😔

1403/07/25 14:49

میدونی من اصن نمیخوام سایشون رو هم ببینم..
چیزی ازشون نمیخوام..
فقط ادا مظلومارو در نیاره..
ب زندگیم کاری نداشته باشه.
هر شب پیام میده شوهرم ک دخترمو ببره اونجا..
ک زنت رفت بیمارستان دخترت بیار پیش من

1403/07/25 14:51

9‌ماهه خبر منو نگرفته..
اون شبی عمش زنگزده ک زنت بیار روستا تا بچش بیاره.‌ تا الان پیداشون نبود.. الان شوهرم میگ برو اونجا فردا عابرو مامانم میره

1403/07/25 14:52

واقعا هر زندگی یه جوره


من به این نتیجه رسیدم مردی که زنشو دوست داره
همه جوره هواشو داره

1403/07/25 14:53

ب من میگ خواهرت نیاد پیشت.. دخترم میبرم پیش مادرم. خودمم میام بیمارستان پیشت

1403/07/25 14:53

شوهرر منم نمیخواد سر به تن خواهرم باشه
خواهرم با حیا و با ادبه

همش به خواهرم فحش های بد میده

1403/07/25 14:53

گفتم. ن دخترم میفرستم پیش مادرت. ن تورو لازم دارم ک بیای پیشم..
گفتم اگ خواهرمم نیومده دخترمو دست ننت نمیدم. ب من میگ بچ تویه ب تو ربطی نداره بچه خودمه. مامانمم ننشع

1403/07/25 14:54

آفرین
مثل من لال نباش

1403/07/25 14:54

هیچکسی بی درد نیست..

1403/07/25 14:54

تا الان لال بودم.‌
تا الان سرم آوردن دم نزدم. ی ساله اومدیم نگهبانی..
زبون در آوردم..
هیچ کوتاه نمیام

1403/07/25 14:55

تف خواهرا ما ب رو مادرشون و خواهرشون

1403/07/25 14:55

از محرمه با مادر شوهرم دشمنم..
حالام بخواد بیاد میخوام باهاش حرف نزنم

1403/07/25 14:56

ایکاش شوهرم امشب با گل بیاد بگه
بیا بسازیم
با هم خوب باشیم😭


بخدا دیروز به همه ی فامیل پیام داده
بخاطر نزول خوری و انکار خدا و پیغمبر این خانواده و چندتا چرت و پرت دیگه
و گفته جادوگری مامانم و دخالت خواهرم و داداشم
و حمایت نکردن من دادخواست طلاق دادم

بخدا همه رو دروغ میگه

بابای من لقمه ی خالی حلال رو سر سفره آورده.
خیلی دروغگو آبروی ما رو برد

1403/07/25 14:56

برادر شوهرم ب شوهرم میگ تو اینو داشتی اون یکی رو دیگ میخواستی چیکار.. منظورش بچ تو شکمم بود

1403/07/25 14:57