درد و دل هام و راهنمایی شما

39 عضو

بخدا قسم خیلی باهاشون خوب بودم.
حتی لباس مادر شوهرم شستم..
غذا براشون درست میکردم میاوردمشون خونم..
خواهر شوهرم دوس پسر داشت باهاش همه جا میرفتم...
ولی میشینن پا شوهرم.پرش میکنن

1403/07/25 17:37

بعضی مردها خیلی دهن بینن

1403/07/25 17:38

محرم تو روضه بودم مادر شوهرم ی بار بهم زنگزده بود ندیدم.. روضه تموم شد بهش زنگزدم..
از اونور زنگزده بود ب شوهرم ک‌3 روزه ب زنت زنگ میزنم جوابمو نمیده

1403/07/25 17:38

منم پیش شوهرم بهش زنگزدم. گفتم ی بار بیشتر زنگزدی..بعده ی رب زنگت نزدم. گفت چرا..
گفتم‌چرا ب شوهرم اینجوری گفتی. گفت من نگفتم گوشی قط کرد

1403/07/25 17:39

میگم نمیاد نمیاد نمیاد😭😭😭😭

1403/07/25 19:07

نمیاد از خدامه

1403/07/25 19:07

اتفاقا حس اینو داره که وظیفه ی پدرومادرمه

1403/07/25 19:08

خب روحانی هست دامادم
طبیعتا احترام روحانی بیشتره
مخصوصا مامان هامون که قدیمی ان.آخوندها رو دوست دارن

1403/07/25 19:09

توکل بر خدا
اصلا خوب نشه
با من که زنشم خوب بشه

1403/07/25 19:10

بچه ها ممنون هستین قدرتون میدونم
دعا کنین امشب شوهرم اومد بوسم کنه
بگه بیا حرف بزنیم😭
بگه بیا بسازیم
زندگیم درست بشه😭

1403/07/25 19:11

عزیزم ان شاالله درست بشه همونی بشه ک میخای

1403/07/25 20:11

مایی ک داریم اینجابهت دلداری میدیمم خیال نکن زندگیمون گل وبلبله

1403/07/25 20:12

هرکدومی داریم بایه غمی میجنگیم

1403/07/25 20:12

👌

1403/07/25 20:24

تو طرف دامادتون رو نگیر جلو شوهرت

1403/07/25 20:28

میدونم گلم
من خودم خدای کمک کردن و دلداری تو نی نی پلاس بودم
همیشه همه رو راهنمایی کردم

1403/07/25 20:40

اوهوم😔

1403/07/25 20:40

نمیگرم اصلا
ببین
اوضاع رو خراب کرده.شوهرم به دامادم ایام اربعین پیام داده
به پدرومادرش لعنت داده
خاله م زنگ زد گفت تو رو خدا چیزی نگو جواب اینو نده
شوهرم تمام پل ها رو شکونده

1403/07/25 20:41

هنوز نیومده خونه؟

1403/07/25 20:47

ده و نیم معمولا میاد

1403/07/25 20:47

عزیزم خیلی از ناراحتیت ناراحت میشم باوجود اینکه خودم غمه کمی ندارم

1403/07/25 20:51

دوست داری حرف بزن یکم خالی شو...
من اینجا میتونم درد دل کنم
قبلا خیلی خجالت میکشیدم

اما الان وقتی گفتم راحت شدم

1403/07/25 20:52

من شرایطم خاصه
تو شهر ما خیلی ما رو میشناسن
منو خیلی میشناسن😔

طلاق اول مثل بمب ترکید
حالام خدای نکرده طلاق دوم


بابام میگفت خونه رو میفروشم بریم
به مامانم گفتم مگه من خراب بودم
خدای نکرده طلاق شد همینجا میمونیم😔

1403/07/25 20:53

اخی عزیزم

1403/07/25 20:55

بچه ها الان یه سیب دارم میخورم
یکم خیار خوردم


ولی صبح ها بیدار میشم تا ساعت5اینا استرس شدید دارم چیزی نمیتونم بخورم

1403/07/25 20:57