بچه م دیشب تا باباش دید گریه کرد
گفت بریم اتاق بخوابیم
رفتیم
بعد چون باباش براش کالباس خریده بود اومد بیرون
دیگه کم کم آروم شد
ولی همش میگفت شکمم درد میکنه
الانم باباش زنگ زد
یکم باهاش حرف بزنه
بچه گریه افتاد
باباش گفت چیزی میخوای با گریه گفت نه.
باباش با اون اخلاق ببخشید گهی(شکر تو دهانتون)بهم میگه
دوباره چی کردی دو روز گریه میکنه
گفتم همینی که میگی صدات رو پخشه بچه اذیت میشه..
مرتیکه عوضی (ببخشید جمع)
وجودش عذاب شده برامون
1403/09/27 18:47