و میخوام قایمکی پول جمع کنم حتی شده 50 هزار تومن 50 هزار تومن

دیگه باید انجام بدم

من خر دور جناب چندین بار طلاهای کوچیک خریدم تو گاو صندوق این آدمه.اول 5 میلیون ،6میلیون جمع کردم تحویل دادم طلا هم خریدم طلا فروش به نام شوهرم نوشت

حواسم نبود فامیلی خودمو بگم

قبلا برام مهم نبود میگفتم زندگی مشترک

بعد دیدم نههههههههه
وقتی این آقایون اینطور نیستن چرا ما نباشیم

البته من حرف و دهن زیادم.
فعلا ایده س تو ذهنم
ولی باید باید عملیش کنم

همسر من خیلی ب برادرام حساس بود من خیلی سختی کشیدم ولی هر چی میگفت یه جوری به خانوادم میگفتم که ناراحت نشن که رفتارشون درست کنن.خداروشکر الان خیلی بهتر شده

اشتباهه دیگه طرف شوهرش باشه این شوهر دیگه از حد گذرونده

سلام صحبت کردم بارها.
مثلا بابام قند داره شب چندبار میره توالت
بابام میره
میگه اونا بچه هاشون میدوئن

من یه روزایی گذروندم شاید هر کسی بود خودکشی میکرد ولی شوهرم رام کردم

این بهترین فکریه که کردی حتمااااااا عملیش کن حتمااااااا هاااااا باز نگی نه و زندگی مشترکه

میگفت طلاقت میدم میگفتم ولی من دوست دارم دلم برات تنگ میشه من جز تو کسی ندارم

به نظر من مرد جماعت با زبون میشه رام کرد

یه خواستگار معروف اصفهان داشتم
حتی خانواده م رفتن خونه شون
اونم اومد ..
بعد یه جلسه کشوری مهم داشت خواستگاری تعویق انداخت امروز فردا کرد
دیدم کارش خیلی مهمه.
البته بگم اون جلسه هم مهم بود
ولی ترسیدم تعلل داره ازم13سال بزرگتر بود

بعد گفتم نه.
مدام به شوهر عمه م گفت تو رو خدا جور کن.
دیگه من عقد کردم ....

شاید خوب بود شاید اشتباه کردم نمیدونم

آخی

ببین گلم رو همه سکوت و صبر جواب نمیده باید با مشاور حرف زد و دید کار درست چیه خدارو شکر که زندگیت خوب شده انشاالله روز به روز بهتر هم بشه

مطمئنم شوهرم هم چیزهایی داره
مثلا چند بار من گفتم مهرمو میبخشم یا گفتم بچه مال تو.
خواهرش میدونست

حسادت بیشتر باعث میشه

چجوری رام کردی تو رو خدا یادم بده

شوهر منم خیلی دهن لقه همش حرف خونه رو می‌بره پیش ننه جونش

نه اصلا و ابدا توکل بر خدا
همسایه مون تعریف کرد زنه پول جمع کرد یه جا جلوی خیابون زمین خرید پس میشه

اره درسته

آره عزیزم حتمااااااا انجامش بده

هیچ وقت از داشته های خونوادم جلوش نمیگفتم کوچکترین محبتی میکردخیلی بزرگ جلوه میدادم همش قربون صدقش میرفتم میگفتم من جز تو کسی ندارم

شوهر من همیشه میگفت از زندگی اولش چیزی به خانواده ش نمی‌گفت
ولی این زندگی دومش که با منه همه چیزو میگه.
علنا گفت

شوهر من بشدت اهل مطالعه، اهل تحقیق و یه چیزی رو تا عمق ماجرا در میاره
بسیار ریز گیره

ب نظر من مرد جماعت فقط ظاهرش خشن ولی دلش از زن نازکتره

نگاه بازم ما زنها خودمون سرکوب میکنیم میگیم راهشو بلد نیستیم.
ما بلدیم اونا یکم راه نمیان
چقدر شبیه منی

من اینا رو بگم چنان پرو پال میگیره بعد تو دعوا میگه
تو بی *** و کاری
من تو رو نگه داشتم
تو هیچی...
اگر بگم اینا رو میگه
اگر نگم یه چیز میگه

یعنی برای هر رفتاری یه چیزی میگه که میسوزی

همه نیستن بخدا
چند سالته وحیده خانم

منم خيلی سختی کشیدم شاید ده بار لیوان چایی میزاشتم جلوش بخوره لگد میزد زیرش می‌ریخت روی فرش ولی من بازم فرش تمیز میکردم دوباره چایی میزاشتم براش