The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

دورهمی مادرانه

34 عضو

چی بگم والا

1403/08/10 09:48

😔

1403/08/10 09:53

تو خلاصه منو گفتی که من همه چیو غول میکنم برا خودم و استرس میکشم

1403/08/10 11:34

برای خودت استرس درست میکنی در حالی که اون چیزا اصلا باعث استرس نیست و فقط باید مدیریت کنی

1403/08/10 11:40

اره من اصلا خودمو نمی فهمیدم چرا اینجورم در باره حرفت فکر کردم دیدم دقیقا همونه جایی نرفته دکتری نرفته تو خونه خیال پردازی میکنم بزرگش میکنم استرس میگیرم

1403/08/10 11:44

حالا معلوم نیس خدا دومی رو بده نده دارم برا بعد ب دنیا اومدنش خیال پردازی میکنم استرس میکشم 😂😂

1403/08/10 11:45

خدا عقل دادنی من کجا بودم نمیدانم

1403/08/10 11:45

والا دوستم دو قولو دختر و قبلشم یه دختر ی پسر داشت بنده خدا شوهرشم شغل ثابت نداره عین خیالش نیس اون وقت من چی 😂😂😂 ادم اصلا خجالت میکشه بگه ب کسی

1403/08/10 11:46

قوربونت من خواهرم سه قلو داره اینقدر استرس نداره تازه مستاجر هست تو خونه کوچیک

1403/08/10 11:49

لازمه دارو بخورم؟ ب نظرت

1403/08/10 11:59

من به نظرم برودکتر

1403/08/10 13:25

روانپزشک برو

1403/08/10 13:25

رفتم دیگه

1403/08/10 13:42

دپاکین و آلپرازولام و لوکسیم داده با پرانول

1403/08/10 13:42

خب تو دیدفعه ول کردی شاید عوارضش بدتر شدنت باشه

1403/08/10 14:00

والا خرداد گذاشنم کنار

1403/08/10 14:20

دپاکین هم کامل گفته بود من نصف خوردم

1403/08/10 14:20

دو ماه اونم همون اوایل گذاشتم کنار

1403/08/10 14:20

شهریور ی روز حالم بد بود ترسیدم از قرص باشه شروع کردم بعد استرس برداشت که نکنه از قرصامه

1403/08/10 14:20

نگو ربط نداشتع

1403/08/10 14:21

بدجور ترسیدم هی تلقین کردم

1403/08/10 14:21

ول کردن یدفعه این قرصا باعث میشه که طرف بدتر بشه برای همین میگم برو دکتر که تحت نظر دکتر بهت دارو بده

1403/08/10 14:23

میگم شهریور باز رفنم همینا رو داده

1403/08/10 14:30

منم نخوردم دو سه روزیه یدونه اشو میخورم اونم مامانم میگه ول کن

1403/08/10 14:30

شوهرم اصلا ی قدمی برنمیداره برام

1403/08/10 14:31