گفتم فقط این بچه بدنیا بیاد میرم اقدام میکنم دادگاه یا طلاق یا جدایی از خونوادش

ازین به بعدم چیزی شد میندازم گردن بچه😂😂

کصافتا

اره باید دعوای اساسی بندازی

هرچن وقت یبار میری خونشون؟

خودشون میان برات

از اونان ک تا روی سگ نبینن ادم نمیشن

خواهرشوهرام خیلی باهم راحتن خوب
بعد من تو دوران عقد
مثلا درمورد نمیدونم چی حرف میزدیم
گفتم خیلی بدم میاد بری سر یخچال یکی اصلا کار درستی نیست
بعد گفتم من حتی الان برم خونه مامانم اول اجازه میگیرم یام میگم خودتون بدین
از الکی
بعد گفتن الان غیرمستقیم گفتی نیایم سر یخچالت
منم با خنده گفتم نهههه منظورم شما نبودین همین جوری گفتم
ولی خوب دقیق منظورم همین بود😂

ظرف ک میخرم قایم میکنم مادرشوهرم میگ اینا برا چیته ب چ دردت میخورن اخه چرا میخری دیگ نخر

الان که باردارم کلا نمیرم
یبار عید رفتم
اونام کلا دوبار اومدن خونمون

اره باید یه کاری کنی ازت بترسن

خوبه حداقل منظورو گرفتن

باید میگفتی آره قوانین من اینطوریه

زنگ نمیزنن؟

منم اصلا دست به یخچال کسی نمیزنم

همعروسام همه با دعوا جدا شدن

چرا زنگ میزنن یه روز درمیان
یا دو روز درمیان
من خودمم زنگ میزنم
مخصوصا هفته ای یبار به باباش
حتی به مادر بزرگش تو مناسبتای خاص

هرکدوم 8 7 سال مونده پیششون

تو پس چی ای اونجا

زنگ نزدنی گلایه میکنن که خبری ازتون نیس

منم پیش شوهرم زنگ میزنم مودب و مهربون حرف میزنم که ببینه من باهاشون خوبم

توام باید همینکارو بکنی

ببین رابطه اینشکلی خیلی خوبه یجورایب حرمتا خفظن

انشالله پاقدم بچت پربرکت باشه جدت بشی ازشون برا خودت زندگی کنی

الان همعروسام متنفرن از خونه پدرشوهرم از بس عذابشون دادن