ایشالا ایشالا

تعطیل رسمیه خو آخه

من شوهرم خیلی عاشقه من بود همسایمون بودن از 13 سالگیم منو میخاس 18 سالگی اومد منو گرف

مثلا پیش زنداییشو زنداداشش عاشقونه حرف میزد بغل میکرد تعریف میکرد اونام جر میخوردن بد بختا میگفتن فاطمه ملکه اس😂

نه داداشمه یدونه داداش دارم از من کوچکیه 3سال

همین ک سرسبزه طبیعت و حیوانات داره من خوشم میاد

ولی تو دور دست ها تو تبریز روستایه بابامینا هنوز روستاس

من اولین بارم بود

من تو دخترام بیشتر حرکت یکیشو میفهمیدم سمت چپی

دکترم میگه جاشون تنگ میشه خطرداره

منم میوقته اونوقتا اگه وقتش بزام

دوقلوعه زود تردرمیارن

ن اتفاقا چن تا خردادی میشناسم خیلی خوبن و پایه حالا تعریف از خود نباسه خودمم خیلی خوش اخلاقو مهربونم همیشه دیگران میگن بهم