گروه چت داستان

109 عضو

سرکارمون گذاشتی؟

1403/09/24 13:25

ماهم نفهمیدیم

1403/09/24 13:28

حالا بگو عقد کنن تا عروسیت عقد بمونید دیگ

1403/09/24 13:30

الان منم موندم بخندم بهت یا گریه کنم برات

1403/09/24 13:38

خب پس یکم دندون ب جیگر بزار.عقدتم میکنه

1403/09/24 13:38

از یه طرف میگه خونریزی دارم
میگه کمممک کنید نکنه حامله باشم
بعد میگه قرص خوردم
بعد میگه نمیخام سقط کنم
میگه 36 سالمه و...

1403/09/24 14:41

منم قبله داغ بودم.ولی جدیدا سرد شدم.حوصله ندارم.میاد باهام ور میره حس قبلو ندارم

1403/09/24 15:39

چرا انقد تخمی بود داستان ظهر

1403/09/24 18:55

بر خلاف فکری ک میکردم خیلی بد بود

1403/09/24 18:56

خیلی قشنگه😁

1403/09/24 20:49

من شوهرم ظهرها نیست
مگه تعطیل باشه که خونه باشه

1403/09/25 10:10

همیشه دوروبری هام میگن همینو😒😆

1403/09/25 13:10

من هنوز ب شوهزم میگ یک بس بوذ حالا میگ اره کاش بحرفت میکردن😂

1403/09/25 13:43

حالا خوبه زودیع😐

1403/09/25 14:03

شوخی میکنم. باوا

1403/09/25 14:08

به من چندمیخوره؟؟

1403/09/25 14:09

اسپرم. اهدایی

1403/09/25 14:22

والا من یدونه شب میدم یدونم صبح میخاد بره سرکار می‌کنه می‌ره حموم میاد صبحانه میخوره می‌ره

1403/09/25 14:30

آره اصل کار ک.ص خوبه 😋

1403/09/25 14:44

وقتی طرفت درست باشه
مطمئن باش 14 ساله رو تاج سرش میزارش بزرگش می‌کنه

1403/09/25 15:17

نمیدونم چرا؟ولی وقتی فکر کرد حاج بابا مرده بیستر دلم براش پر زد تا مادرش

1403/09/26 15:32

خدارحمت کنه

1403/09/26 18:41

دنیا همینه

1403/09/26 18:44

من دایی شوهرم هرسال دعوت میکنه امسال زایمان دخترش 7دی هست، بجاش چندشب پیش دعوت کرد

1403/09/26 18:47

روحش شاد عزیزم

1403/09/26 18:50