اونم توضیح داد

حمیرام مشکوک بود.چون شب خاستگاری داداشش زنگید

شاهرخ زندگی خاهراشو ب هم زد با اون طمعش

میگن جاتو عوض کنی پیشونیتو میخای چیکار کنی

ولی روز دهم دادم اونم با مشورت دوستم ک تونستم

همیشه باهم میذاشتم
امشب مهمونی ام نشد باهم بذارم 3 پارت گذاشتم بعدش یه پارت دیگه

منم یه حسی بهم میگه اون ماه گرفتگی مال سبحانه
آخه کدوم مردی قبول میکنه دختری رو بگیره که دختر نیست وبهش تجاوز شده

من ک میگم‌کار ساسانه

ایول منم همین آخریه گفتم بخونم دیگ. گفتم نخونم داستان دیگ چون خیلی اعصاب داغون میشه 😂😂 میتونه بزار هر *** دوس داشت بخونه هر *** دیگ کم. کم بخونه داستانه دیگه اخرش فراموش میشه داستان فامیل و اشنا ک نیس یادمون بمونه

5 پارت گذاشتم دیگه غر نزنین
فردا میده راحت میشین

ولی کاش درمورد شکیلا واقعی نباشه طفلی خیلی زندگی بدی نصیبش شده

وااای کی برسه اونموقع

بخاطر اینکه مال خودش بکنتش

حالا تتوی داداش حمیرا رو ساغر چجور میخواد ببینه😐

کشتیش ک

کسی نمیدونه کلا چند پارت داره

برا منم بفرس بی زحمت، من این اخریه اینجا میخونم بعد ساغر پاااااک

حالا تو بزار همشو. ما لف میدیم😂😂

گاییدین منو بخدا
هم اینجا هم پیوی
یبارم نگفتین پارتا بجا 2تا شده 7،6 تا ..
من دیشب جاریم زاییده بود اوردن خونه 30 تا مهمون بود پذیرایی میکردم وسطش رفتم دستشویی پارت گذاشتم براتونو زود برگشتم تو جمع .. فقط خودتونو میبینین؟؟
هر بار اومدم دیدم غر زدین..

شماها سریال نمیبینین اصلا؟؟؟؟
زنگ میزنین هی صداسیما میگین من نمیتونم و همشو بذار؟؟؟

پاردایس جونم من قبلا داستان ساغر رو خوندم
میشه بی زحمت پارت های پروا رو هم به اندازه ساغر بزاری🙏

ساغر چه بیشعوره میره تئاتر *** میبینه😂😂😂

وااای چرا ب اخرش نمیرسیم

آره نباید زن سبحان میشد

تا قبل از ساعت 12 ظهر گذاشته میشه

اره منم همین میگم چون شکیلا دوسش داره دیگ