گروه چت داستان

110 عضو

خیلی گناه دلره

1403/10/04 15:50

ا

1403/10/04 15:50

😒

1403/10/04 15:50

والا خب

1403/10/04 15:50

هرچی پسره شوهرخودش کرد

1403/10/04 15:50

باهمه لاسید

1403/10/04 15:51

حالا اون ی اشتباه‌کرد بدبخت ازاولم ب ساغرگفت نزدیکم نیا خودش و چسبوند *** خانوم

1403/10/04 15:51

نمی‌دونم چطور واقعا ساسان رو میگین گناه داره

1403/10/04 15:51

اون وقتاک ساسان گفته17سالش بوده فقط عاقل ترک شده باتهدیدنگهش داشته انگارپیرزن بدترکیب مگه ندیدگف نشونت میدم موقعی ک داشت میرفت

1403/10/04 15:51

دوست دارم برم‌کتکی بزنم بش

1403/10/04 15:51

اره دقیقا

1403/10/04 15:51

من دوست دارم ساسان رو بزنم بگم ولکن ساغر رو به حال خودش

1403/10/04 15:52

همه *** بازیا ازساغربود خواهر

1403/10/04 15:52

باید ازاول اهورارو بهونه نمیکرد و نمیموند

1403/10/04 15:52

خاک تو سر ساغر

1403/10/04 15:52

ذقیقااا

1403/10/04 15:52

ای تیر خر و باور میکنم

1403/10/04 15:52

نکبتتتتت

1403/10/04 15:53

آره ساغر هم خیلی مقصره

1403/10/04 15:53

ولی نباید با ساسان نرم شه

1403/10/04 15:53

الان هیچ ببینین اسمی از اهورا میاره؟

1403/10/04 15:53

هی خودشو چسبوند ب ساسان اصلا ازاول میدونست اینا باهمن منتها هی میخواست باورنکنه

1403/10/04 15:53

مامان بزرگ و عمم اومدن 😍
برم چای و قلیون آماده کنم

1403/10/04 15:53

فعلا

1403/10/04 15:53

دقیقااا

1403/10/04 15:53