گروه چت داستان

76 عضو

ساغر و نعیم

1403/10/05 12:48

هیچکدوم 😬

1403/10/05 12:49

زیر سر خود هیراد؟

1403/10/05 12:49

یجورایی آره
مستقیم نه

1403/10/05 12:50

یعنی چ؟

1403/10/05 12:50

بنظرم پروارو عقد همون که بهش تجاوز کرده میکنه

1403/10/05 12:50

جوووون 😍
فقط نعیم 😋
جذااااااااب

1403/10/05 12:50

😂😂😂😂نعیمو خفن معرفی کرده😂😂😂😂

1403/10/05 12:51

ها لعنتی
اووووووف

1403/10/05 13:03

کاش بقیه رو هم بزاری پارادیس

1403/10/05 13:03

سلام

1403/10/05 13:05

خوبین

1403/10/05 13:05

اینودیگه نمیتونم حدس بزنم همینشم برام قشنگش میکنه ک سخته معماش ولی حدس کوچولوم فرنوش یامیلاد😉

1403/10/05 13:05

🤔🤔🤔

1403/10/05 13:07

کجامیتونم ببینمشون من ندیدم

1403/10/05 13:07

پروفایل کانال داستان گذاشته

1403/10/05 13:08

اها دیدم

1403/10/05 13:09

نعیم رو قشنگ دیدی😋

1403/10/05 13:09

بعدسبحان دیگه هیشکی برام مهم نی😭😂😂ولی اینم بدون نعیمم باساسان فرقی نداره ومیخادباعث شکستن قلب ی نفرشه

1403/10/05 13:11

ولی من همش فکرم پیش اهورای مظلوم ک ب بابای بیچارش رفت ومادرش ب فکرش نبود 😢

1403/10/05 13:12

عشق وعاشقی براتورمان هاوافسانه هاس ک ساخته ذهن هستن ولی این داستان ب قولی واقعیه وبایدعاقلانه تصمیم میگرفت سریع وامیداد ب ساسان وحالانعیم تصمیمیم درست اولویتش یعنی بچش بایدمیبود

1403/10/05 13:19

حالا شاید در ادامه بچش بیاد پیشش

1403/10/05 13:20

بتول بمیره اهورارو میدن ب مادرش احتمالا

1403/10/05 13:21

وب این سرعت بعداون زخم خوردگیش تن ب ازدواج وعشق وعاشقی دوباره نمیدادتااینکه نعیم یاهرکس دیگه خودشوبهش ثابت میکرد،بعدتصمیم میگرفت واینکه اونقدی ک دنبال محبت براخودش بوددنبال محبت دادن وتلاش برابدست اوردن بچش نبود این هس سرگذشت پاقعیه ی زخم خورده😓

1403/10/05 13:21

یه اوسکول
زخم خورده نه

1403/10/05 13:22