گروه چت داستان

76 عضو

دقیقا

1403/10/06 11:42

نعیم هم حق داره

1403/10/06 11:42

غلط کرذه تا ساغر نبود خب داشت میگرفت تلمارو

1403/10/06 11:42

این همه بدبختی فقط نحسی ساعره

1403/10/06 11:42

اما ی حسی بهم میگه حمیرا ی درد دیگه ب ساغر میزنه

1403/10/06 11:43

بهتر بزنه *** و پاره کنه

1403/10/06 11:43

خیلی کنجکاو شدم که بهرامی ها با این افتضاح زندگی چیکار می کنم

1403/10/06 11:43

ن

1403/10/06 11:43

گربه خانوم خودشو مظلوم میگیره

1403/10/06 11:43

😀

1403/10/06 11:43

دیگه اونارفتن خبری ازشون نیست😔😔

1403/10/06 11:44

حالا چی به تو میرسه😂

1403/10/06 11:44

واقعا ساغر ی شخصیت واقعی هستش با کمی ها کاستی های خودش این رمان رو دوست دارم

1403/10/06 11:44

حداقل میفهمیدم ساسان چکار‌کرد بعد گربه

1403/10/06 11:44

هردو 66 وهمدانی😍

1403/10/06 11:45

بنظرم سعید تو نأشگی ساسان و حمیرا رو می‌کشه یا حداقل حمیرا رو

1403/10/06 11:45

خب این داستان از زبون ساعره تا ساغر ساسان نبینه خبری نیس

1403/10/06 11:45

هردیقه عاشق یکی میشه ندیدی میگه دلتنگ نعیم بودم دلتنگ اهورا نمیشه ک بچشه دلتنگ ساسان نمیشه ک ی عمرعاشقش بودوباش زندگی کرد حالا هرچی روز بد داشتن

1403/10/06 11:45

حمیرا واقعا کثیفه حقش زندگی نیست ب هیچ *** رحم نکرده

1403/10/06 11:46

ماشاءالله به مامانت

1403/10/06 11:46

اره کثافت

1403/10/06 11:46

سعید غلط میکنه ساسان و بکشه اعصاب نذاشتن برام 😂😂

1403/10/06 11:46

ساسان زندگیش رو نابود کرد اما خوب قسمت تاریک ساغر هم همینه دیگه دل بستگی های احمقانه

1403/10/06 11:47

ی پارت دگ لطفا 🥺😂

1403/10/06 11:47

دقیقابازهمه چی تکرارولی روشخصیتای دیگ

1403/10/06 11:55