برای دومیه
حس نمیکردم درد زایمان باشه
مثل پرپودی میگرفت و ول میکرد
ساعت سه صبح گفتم بریم بیمارستان یک معاینه بشم
رفتیم گفت خانم زایمانته ولی هنوز دو سانتی رو شیش تا شیش ونیم صبح بیا دوباره
منم اومدم با همسر توی راهرو راه میرفتیم
یک دفعه ای فشار اومدبهم فهمیدم
بازوش رو فقط چنگ مینداختم طفلی رو 😂
تا اومدیم توی آسانسور سر بچه اومد بیرون
پام گذاشتم بیرون سمت در زایشگاه پا برداشتم کیسه آب ترکید و بچم تا گردن اومد بیرون
درازکشیدم 😂😂😂
پرستارا اومدن گذاشتنم روی ویلچر
از در زایشگاه بردنم تو بچم لیز خورد جای زانوم و شروع کرد جیغ زدن
پرستاره گفت چیه 😳😳
گفتم چیه بچمه😂😂😂😂😂
1403/10/07 13:03