گروه چت داستان

109 عضو

به اونا چه🙁

1403/10/09 18:47

خاااک😂😂😂

1403/10/09 18:47

ارع منم بعد من اون ایام زیاد میرفتم بیرون بعد خانمایی غریبه پیش مادرشوهرم‌خیاطی میکردن

1403/10/09 18:47

فوضولی خواهر

1403/10/09 18:47

خیی مسخرم‌میکردن

1403/10/09 18:47

باریکلا😂😂😂😂
بگو مهم اینه اونی که می‌کُنه مثل خر کیف می‌کنه

1403/10/09 18:47

یکی حتی بهم گف ت ک خیلی لاغری و مث بز میمونی واس چی باردار شدی اخه

1403/10/09 18:48

بز 😶😶😶😶😶

1403/10/09 18:48

چه بیتربیت

1403/10/09 18:48

باورت میشه اولین بار اومده بود خونمون هم برا دوخت لباساش هم

1403/10/09 18:48

اره😂😂😂واای هنوز یادمه طفلی دلمم سوخید براش.یکی کنارش بود گفت همینو میخاستی بشنوی بعدم خندیدن😂😂😂

1403/10/09 18:48

تبریک

1403/10/09 18:48

اینقد رو مخم رف

1403/10/09 18:48

همین ک رف گفتم بز خودششه

1403/10/09 18:48

با اون چشمای چپش

1403/10/09 18:48

چشاش چپ بوپ

1403/10/09 18:48

عینکی هم بوپ

1403/10/09 18:49

بعد صداشم عین بز بود بخدا

1403/10/09 18:49

😂😂😂

1403/10/09 18:49

واااای چ پرو
ن ب من اینجوری نگفتن فقط چن دفه گفتن لاغری و فلان چشات گود افتاده

1403/10/09 18:49

یکی چاقه
یکی لاغر
هرکسی یک عیب و یک مشکلی داره
هیچکس نیست که بی عیب باشه

1403/10/09 18:49

ولی همونم خیلی ادمو ناراحت میکنه

1403/10/09 18:49

الان من خودم ک.ون دارم
سینه دارم
ولی چه فایده به همین اندازه هم شکم و پهلو دارم 😆😆😆😆😆😆

1403/10/09 18:49

من تازه زایمات کرده بودم و

1403/10/09 18:49

چی میشد خب یکم سینه میداشتیم

1403/10/09 18:49