گروه چت داستان

109 عضو

خیاط هم هستم ولی نمیدونم چرا دیگه حوصله ندارم

1403/10/12 17:30

من خیلی دوست دارم ی کاری کنم شوهرم سخت گیره

1403/10/12 17:31

مجرد ک بودم خیاطی میکردم حتی لباس مجلسی

1403/10/12 17:31

آره خداروشکر

1403/10/12 17:31

با مدیریت داشته باشی دیگه

1403/10/12 17:31

اره عالی میشه ولی مرغ راحت اومد مرغ گزاشتم

1403/10/12 17:31

من الان واقعا خواب و استراحتم کمه
خیلی کمه ها

1403/10/12 17:31

خخخ دستت درد نکنه

1403/10/12 17:31

باریکلا آفرین خانوم

1403/10/12 17:31

😂😂

1403/10/12 17:31

ولی الان فوقش یه پیرهننی برا مادر شوهر بدوزم😂

1403/10/12 17:32

دیشب ساعت دو خوابیدم
از شیش ونیم هم بیدارشدم دارم به بچه ها و زندگی میرسم

1403/10/12 17:32

افرین

1403/10/12 17:32

منم سحرخیزم

1403/10/12 17:32

میتونی سرمایه بزاری
لوازم آرایش بیار بفروش

1403/10/12 17:32

خب دیگه مدیریت س تا بچه و آنلاین شاپ سخته دیگه

1403/10/12 17:32

توروحـــــت دختر، باشع برامشب 🤣🤣🤣🤣

1403/10/12 17:33

اگه بخوابم که عقب میفتم 😟

1403/10/12 17:33

ب نطرت چقد خوبه

1403/10/12 17:33

منم😥

1403/10/12 17:34

الانم برا شام مهمون دارم

1403/10/12 17:34

الان باید بری برای شب آماده کنی
مالش و بازی قبلش یک حال دیگه ای داره😋😁

1403/10/12 17:34

🙃

1403/10/12 17:34

برا سرمایه

1403/10/12 17:34

😂😂😂😂

1403/10/12 17:34