گروه چت داستان

109 عضو

کارشون همینه
ب خانواده ها نگفتی؟
چجوری تحمل کردی دختر .تو حتی ب خودشم نگفتی

1403/10/13 23:02

خدا ارامشو برگردونه بهتون

1403/10/13 23:02

من شوهرم خیالم ازش راحت بود
خیلی مهربون وخونگرم بود و....
هر چی بگم کم گفتم
ولی خوب خدا نخواست

1403/10/13 23:02

الهی....خدا هم ک فقط خوبارو میبره

1403/10/13 23:03

ب خانوادش گفتم گفتن ما چیکار کنیم خب اصلا خیالشونم نیس برادراش ک همدست خودشن میدونن و ب منم چیزی نمیگن خودشم نصیحت نمیکنن

1403/10/13 23:03

🥴🥴🥴

1403/10/13 23:04

خانواده خودت پشتت نیستن؟

1403/10/13 23:04

از خدا صبر خاستم تحمل خاستم گذشت ولی فراموش نمیشه همیشه یادمه

1403/10/13 23:04

فداتشم

1403/10/13 23:04

ازه یادش همیشه ذهن ادمو خراب میکنه داغون میشی

1403/10/13 23:04

الهی روحش شاد باشه

1403/10/13 23:04

منم کرونا گرفته بودم اشتهام‌خیلی زیاد شده بود

1403/10/13 23:04

کاش زنا آدم باشن

1403/10/13 23:04

کاش ب همناعاشون آسیب نزنن

1403/10/13 23:05

ن ب بابام نگفتم غصه میخوره پیر هم ک هست کاری نمیتونه بکنه

1403/10/13 23:05

آخییی

1403/10/13 23:05

کاش درست شه ادم شه

1403/10/13 23:05

وای مادرشوهر وبرادر شوهرای منو میخاد
اینقدر حساسن که اگه خدایی نکرده یکی کاری کنه، کاری میکنن که طرف بشینه سرجاش

1403/10/13 23:05

خدا کنه واسه منم هیچی نباشه .داعون میشم بخدا

1403/10/13 23:05

اهل گشت و گذار و گوشی چت و اینا نیست

1403/10/13 23:06

ولی شک افتاده ب جونم از دیشب

1403/10/13 23:06

الانم ن توجه داره ن محبت فقط دستور میده بهم
ب خدا میگم خدایا اگ ادم میشه صبر بده بهم اگ نمیشه منو ازش جدا کن

1403/10/13 23:06

خدا لعنت زن های خراب کار کنه چقدر زیاد شدن لعنتی ها

1403/10/13 23:06

خداکنه 🥺

1403/10/13 23:06

باید اینجوری باشن .ولی بعضیا حتی ب خودشون زحمت حرف زدن با پسرشونم نمیدن

1403/10/13 23:06