میدونی من قبل اینکه باردار بشم تو خواب به مامانم گفته بودن این پسر برا دخترته اسمشو بذارین ابولفضل وقتی مامانم خوابو تعریف کرد گفتم نه بیخیال اسم دیگه میزارم که متاسفانه از دست دادمش همیشه به دلم میاد

بچه مم پسر بود 18 هفته از دست دادم

یعنی باردارشدی وسقط شد چرا خب نزاشتی

انشالله خدا جاش سبز کنه

من هرچی باشه میزارم فقط باید اسمش ازاهل بیت باشه

اره دقیقا یه ماه قبل اینکه باردار بشم مامانم اون خواب رو دیده بود، چون تلفظشو اینجا بد میگن گفتم نه تو فامیلمونم ابولفضل داریم

ممنون همچنین

چه کاری به فامیل داری

من ازاول گفتم دختر بشه رقیه میزارم

چی بگم والا

شوهرم قبول نکرد

گفت هرچی خانوادم میگن

رفتم زایمان کنم ولی خیلی ناراحت بودم

گفتن اسم بچت چیه گفتم نمیدونم

بعد شوهرم زنگ زد گفت تاپای مرگ رسیدی اسم دخترت خودت بزار همون رقیه بزار روز 9محرم بدمیا اومد توروز امام حسین

مادرشوهرم اسم عربی خیلی قدیمی که تاحالاندیدم یکی بزارتش خواست بزاره خواهرشوهرم گفت رضوان رضوان هم دوست داشتم ولی چون نذرش کرده بودم نمیتونستم اسم عوض کنم بعدخواهرشوم خودش اسم دخترش رضوان گذاشت بعدمن باردارشد اون دومی هم گذاشت رضوان

مادرشوهرت چی میگفت بذاری؟؟

خدا حفظش کنه

عشایر چون 10محرم مرخص شدم اسمش ناجور بود اصلا دوست نداشتم نزاشتم این اسمو خواستن فقط مسخرم کنن

مرسی عزیزم

واااه عشایر چیه پووف

فقط خواست حرف حرف خودش باشه ولی خداراشکر شوهرم حرفشون گوش نکرد رفت مستقیم اسم دخترم رقیه گذاشت گفت خودش باردارشد خودش اذیت شد جونش دراومد بعدحق اسم گذاشتن نداره یعنی چی

خودش حق نداره اسم دختر دختراش بزاره

اسم بچهاشون همش فانتزی هستن من اینجوری دوست ندارم دوست دارم مذهبی باشن

وانیار میزارن ارمیا. آرتی آترینا