شوهرت بهش رو داده بود

ازآخرم‌میگفت مثل داداشمه

خاک ت سرش

باباشوهر من آدم شادیه باهمه میگه میخنده

نظرنداره

وای وای وای

اهان

ساق می‌پوشید *** درمیزد عنتر خانم بد مانتوکوتاه می‌پوشید میدیدم یاد فیلما *** می‌افتادم عصابم بهم میریخت

خیلی رومخه

😐فقط به فکر دادن بود

😑حقش جدایی و بدبختیه

تاحالا دختر انقدر خراب ندیده بودم بخدا

خاک ت سرش خوبه ازش راحت شدی

منم ندیدم ولی الان ک میگی ادم اعصابش خراب میشه

فرض کن میخاستم چایی ببرم میگفت من خودم میبرم حتی خونه خودم ساقش می‌پوشید شرت نمیپوشید چون عفونت داشت خودشم بهم میگفت مانتوش کوتاه خم میشد خط *** دید داشت

انقدر گریه میکردم اینا میومدن‌خونمون

وایـــــی خاک ت سرش باهاش دعوا نکردی

بهش نمیگفتی من خوشم نمیاد کسی خونه من اینجوری بپوشه

😐من دعوا میکردم به ملایمت‌چند بار گفتمش برادرشوهرم ناراحت شد

یا این کارارو بکنه

حق داشتی

وای خب میگفتی داداش خوشم نمیاد جلو شوهرم ایجوری بگرده

برادرشوهرم میگفت زنه منه کسی حق نداره چیزیش بگه چی بپوش بعد چندوقت پیش اومد پی وی معذرت خواهی

میگفت جلوهمه همینه زنه منه اختیارش دست منه من میگم لخت بگرده

خونه شما هرجور دلش میخاد بگرده