یه داستان برات بگن روزی زن نازا پیش حضرت موسی میره و میگه برام دعا کن که بچه دار بشم حصرت موسی بعد از دعا کردن خدا بهش میگه موسی به این زن بگو تو عقیم هستی وبچه دار نمیشه .حصرت همین رو به زن گفت اما زن دوباره امد واز حضرت خواست براش دعا کنه باز فرشتگاه همون جواب رو دادن تا سه بار این اتفاق افتاد زن دیگه رفت پی زندگیش بعد از چند سال حضرت موسی همون زن رو دید با بچه ای .حضرت از خدا پرسید چه شد شما که گفتی این زن عقیم هست خداوند گفت هر دفعه این زن رد شد ولی نا امید نشد وباور داشت به رحمت من به خاطر امیدی که داشت حاجت براورده شد
1397/11/15 22:06