The chronograph is started when the event is seen and stopped when it is heard. The chronograph seconds hand indicates the distance from the event on the telemetric scale. Telemeter: on account of most replica watches using a telemeter scale, best rolex replica Three different views from three different continents on the finalists in the Chronograph category at this years Grand Prix d . Audemars Piguet Replica Uk omegasphereco uk.

گروه ذکر

14 عضو

منم 100تا میفرستم. نگران نباش ایشالا ک توام مث ویدا و عاطفه خوشحالمون میکنی??

1397/09/14 20:57

پاسخ به

حتمآ برات صلوات میفرستم عزیزم

فداتشم عزیزدلم مرسی

1397/09/14 21:12

پاسخ به

منم 100تا میفرستم. نگران نباش ایشالا ک توام مث ویدا و عاطفه خوشحالمون میکنی??

انشاالله عزیزدلم . دستتون درد نکنه حاجت روا بشین??

1397/09/14 21:13

پاسخ به

نازم مشکلی نداره میتونی بخونی فقط دستت نباید به آیه بخوره

یه جا خونده بودم بیشتر از 7 آیه نباید خوند

1397/09/14 22:02

سلام میشه بازم ذکر و مجدد شروع کنیم

1397/09/14 22:13

پاسخ به

سلام میشه بازم ذکر و مجدد شروع کنیم

هرچی جمع بگه

1397/09/14 22:14

نظر خاتون رو باهم جمع کنید

1397/09/14 22:14

هاتون

1397/09/14 22:14

باشه

1397/09/14 22:14

پاسخ به

باشه

عاطفه جانم شما باز میگی ذکر

1397/09/14 22:15

اره گلم

1397/09/14 22:25

منم میگم ختم صلوات هر روز ب نیت یکی

1397/09/14 22:39

ختم صلوات رو منم موافقم

1397/09/14 22:46

سلاممم امروز نوبت کیه چ ذکری

1397/09/14 22:49

پاسخ به

سلاممم امروز نوبت کیه چ ذکری

دیر رسیدی تموم شد ته دیگشم خوردیم ???

1397/09/14 22:55

نه جدی میگم

1397/09/14 22:56

تموم شده عزیزم ?

1397/09/14 22:57

خب الان چیه پس

1397/09/14 22:57

?????

1397/09/14 22:58

من بنویسم منم هستم

1397/09/14 23:14

منم هــــــســــــتــــم??

1397/09/15 00:20

ختم صلوات منم موافقم بچه ها

1397/09/15 00:20

: دل نوشته يك زن بعد از این که زایمان کردم 40 روز خونه مادرم موندم روز چهلم همسرم تماس گرفت و گفت میخوام بیام دنبالت برای این که خونه بدون تو هیچ ارزشی نداره خواستم ناز کنم 4 تا خواهر مجردم هم تشویقم کردن بنابراین گفتم نه نمیام میخوام دو هفته بیشتر بمونم البته این حرف خواهرام بود منم حرف گوش کن ناراحت شد و تلاش کرد قانعم کنه ( این جمله رو نمیدونم چیه ) عصر دوباره زنگ زد و ازم خواست که برگردم خونه اما من بر نظر خودم اصرار کردم دیگه با من حرف نزد و سراغمو نگرفت تا دو هفته بعد اومد منو از خونه مادرم برد تو راه بهم گفت : من خواستم بیام ببرمت اما تو لج کردی منم نتونستم تو خونه تنها بمونم زن دوم گرفتم و طبقه بالای خونمون جاش دادم تلاش کردم باهاش حرف بزنم سرم داد زد : ?اگر میخوای خونه پدرت بمونی بمون اگرم میخوای با من بیای بیا مطمئنا انتخاب من این بود که باهاش برم ? و قیافه زن دوم رو ببینم و حالشو بگیرم ? وقتی وارد خونمون ? شدم از غصه و حرص سوختم چون می شنیدم صدای کفش پاشنه بلندش ? رو که مدام تو خونه حرکت می کرد این صدا گوشامو کر میکرد و از غصه می کشت? همسرم هرساعت میرفت بالا پیشش چیزی که خونمو بجوش می اورد ? صدای کفشش? بود یعنی 24 ساعته ⌚ بخاطر همسرم بخودش رسیده ?و تو خونه راه می ره دو روز بعد همسرم اومد و گفت میخوام آماده بشی تا بریم بالا به عروس? خانم یه سلامی کنی اینم اجباریه بهترین لباسامو ? پوشیدم ? و باهم رفتیم بالا و دم در ایستادیم که کلید رو در بیاره و بذاره تو قفل در ? در همین حین تا شنید کسی در ? رو داره باز میکنه اومد سمت در منم که صدای کفشش? رو. شنیدم داره میاد تعادلمو از دست دادم و از هوش رفتم به هوش نیومدم تا این که دیدم همسرم بهم آب می پاشه ? صدام کرد و گفت پاشو ببین? وقتی نگاه کردم دیدم گوسفندی که سم هاش تو قوطیه ? گفت این قربونیه سلامتی تو و نی نی ?? فقط اشتباهی که کردی نمیخوام دیگه تکرار بشه گوسفند بیشعور این همه وقت یه صدا نداد بگه بععععع???

1397/09/15 00:49

بچه ها

1397/09/15 09:41

جونم

1397/09/15 09:58