پاسخ به من شبه قبلش ارایشگاه نشسته بودم منتظره شوهرم که میخواستیم بریم خونه ی داداشم مهمونی و از ایفون تصویر...
هر دقیقه ب داداشم و شوهرم زنگ میدم ک کجان و فلان ساعت9ونیم بود منم منتظره شوهرم یهو دیدم از کوچه صدای ضبط میاد از ایفون نگاه کردم دیدم یه پسره سوار ماشین باکلاس شد و رفت
1397/05/15 11:46