همون شب ناگهانی من یا مریض میشم یا کار دارم یا مهمونی دعوت میشیم خونه مامانم???
1397/05/15 12:24
//= $member_avatar ?>
چون یدونه پسره و عاشق من بود اونا کلی جادو جنبل کردن رابطمون خراب کردن الان صبح تا شب بحث میکنیم
1397/05/15 12:24
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
شوهرم در هیچ صورت بهم نمیزنه برنامشو
باید سیاست ب خرج بدی
1397/05/15 12:24
//= $member_avatar ?>
بارداری؟
1397/05/15 12:24
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
چون یدونه پسره و عاشق من بود اونا کلی جادو جنبل کردن رابطمون خراب کردن الان صبح تا شب بحث میکنیم
مزمل بخون فوت کن ب اب قند شیرینی یا هر چی محبت بین زن و شوهر رو زیاد میکنه
1397/05/15 12:24
//= $member_avatar ?>
اره ولی از وقتی باردار شدم مادرشوهرم یه ریز میزنگه ک شوهرم مبادا ب من وابسته بشه همش میگه بیاید خونمون روزی سه بار جنبل جادو دود میده میگگه اسپند هستش
1397/05/15 12:24
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
اره ولی از وقتی باردار شدم مادرشوهرم یه ریز میزنگه ک شوهرم مبادا ب من وابسته بشه همش میگه بیاید خونم...
مطمئنی؟?
1397/05/15 12:24
//= $member_avatar ?>
خب مریضن پس
1397/05/15 12:24
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
مزمل بخون فوت کن ب اب قند شیرینی یا هر چی محبت بین زن و شوهر رو زیاد میکنه
خیلی دعاها رو امتحان کردم هیچی حوب نکرد
1397/05/15 12:24
//= $member_avatar ?>
نمیتونن خوشبختی پسرشونو ببینن
1397/05/15 12:24
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
خب مریضن پس
اره
1397/05/15 12:24
//= $member_avatar ?>
بابام دید شوهرم بیکار و بیپول بهش حرفه برقکاری یاد داد پول داد تمام زندگیمو تا 4 سال بابام تامین کرد باردار شدم باباش زنگ زد ب بابام ک تو و دخترت پسرمو ازم گرفتین
1397/05/15 12:24
//= $member_avatar ?>
نه خانواده شوهر من اینجوری نیستن هر از گاهی زیرابی میرن ک من میخونم تو تلگرام میفهمم غیر مستقیم اون موضوع رو مطرح میکنم با شوهرم ک نظر منم بدونه
1397/05/15 12:24
//= $member_avatar ?>
باباش همیشه میگفت پسرم باید محتاجم بشه بیاد بگه پول بده پول ک میداد خرج دکتر میشد از بس ناراضی بودن
1397/05/15 12:24
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
بابام دید شوهرم بیکار و بیپول بهش حرفه برقکاری یاد داد پول داد تمام زندگیمو تا 4 سال بابام تامین کرد...
خب مگه شوهرت رفت و امد نمیکنه باهاشون
1397/05/15 12:24
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
باباش همیشه میگفت پسرم باید محتاجم بشه بیاد بگه پول بده پول ک میداد خرج دکتر میشد از بس ناراضی بودن