پ شوهرت مگه نیست؟؟

الکی گفتم خونه جاریم الهه هستم.حسین برادرشوهرم خونه نیست‌.حالا میام

پاسخ به

پ شوهرت مگه نیست؟؟

شوهرامون نبود.خونه بودن

بعد زنگ شوهرم زدم بیا دم در من میترسم

بااون جاریاتم همینجوریه؟؟

تا رفتم خونه دیدم الهه زنگم زد گفت فاطی چی شده گفتم مگه چطور

گفت پیامم داده میام دم درب حیاط مزارت را در میاورم???

ووی این دیگه کیه

خدابت رحم کنه

وای اونم از ترس داشت سکته میکرد.از ترسش فوری در حیاط و بسته بود و برق خاموش کرده بود خوابیده بود.

خیلی صبرت بالاس

پاسخ به

چند وقته ازدواج کردی؟

یک سال و چهار ماههه دیگه

تا صبح مردیم و زنده شدیم

من اگ بودم ک یااونا خفه میکردم یا خودما???

پاسخ به

یک سال و چهار ماههه دیگه

منم

صبحم که بیدار شدم دیدمش سلامش کردم با اخم جوابم داد.منم محلش نذاشتم ول کردم رفتم

به شوهرم گفتم تکلیفت مشخص کن میخوای خونه بسازی یا بخری

پاسخ به

به شوهرم گفتم تکلیفت مشخص کن میخوای خونه بسازی یا بخری

اره بااین وضعیت بروجداشو بابااا

گفت ساختن که اسمش نیار ولی میخرم.گفت چند ماه صبر کن ببینم داداشم میخواد خونش بفروشه اونو بخریم خیلی بهتره

پاسخ به

ی اتاقم ک اجاره کنیا حداقل میدونی ارامش داری

شوهرم از اجاره ایی بدش میا?

پاسخ به

گفت ساختن که اسمش نیار ولی میخرم.گفت چند ماه صبر کن ببینم داداشم میخواد خونش بفروشه اونو بخریم خیلی ...

گفتم باش من که این همه صبر کردم اینم روووش

پاسخ به

شوهرم از اجاره ایی بدش میا?

اره برا مثال گفتم.مام خریدیم ولی بدهکار شدیم دادیمش رهن?

حالا بازم همینجام

پاسخ به

اره برا مثال گفتم.مام خریدیم ولی بدهکار شدیم دادیمش رهن?

خدابزرگه

شوهرت همونجاس کارش