اما الان بهترم
از عصر همش باهاش بازی کردم مهربون بودم یکسره باهم حرف زدیم پارک بردمش و کلی بازی غذا هم دوسه ساعت پیش بهش دادم الان تازه خوابش برده با آرامش و محبت خوابوندمش هرچند این وسطا همسرم خیلی اذیتمون میکنه اما خودم سعی میکنم اوضاع کنترل کنم بخاطر بچم آنقدر صبوری میکنم با شوهر و بچه که هرکه از بالا ببینه دلش کباب میشه برام اما بخاطر آرامش و سلامتی بچم مجبورم..
1402/07/24 03:04