مادران مهر ۹۶

7 عضو

پاسخ به

اول با گوشت کوب له له کن بعد شیر بریز دوباره با گوشت کوب له کن دون داشته باشه بالا میاره

با اب میشه داد؟؟

1397/05/15 10:01

پاسخ به

اول با گوشت کوب له له کن بعد شیر بریز دوباره با گوشت کوب له کن دون داشته باشه بالا میاره

منم میتونم بدمش

1397/05/15 10:01

پاسخ به

????

بخدا من از شدت درد ب التماس افتادم فقط سزریانم کنید راضی نشدن

1397/05/15 10:01

من با شیرخشک میدم قوی تره بعدش زرده مزه مطلوبی نداره

1397/05/15 10:01

پاسخ به

بخدا من از شدت درد ب التماس افتادم فقط سزریانم کنید راضی نشدن

من هم به شدت درد رگم پاره شد هم تشنج کردم رو به موت بودم

1397/05/15 10:01

از ساعت 1 شب تا ساعت 10صبح درد کشیدم تا زایمان کردم

1397/05/15 10:01

بعد زایمان دو روز نتونستم راه برم از پس ب پام فشار اومد

1397/05/15 10:01

از اونجایی که بیهوشی کامل گرفتم ریه ام داغون شده تازه شوهر بیبم دنبال بچه دومه?

1397/05/15 10:01

بعد زایمان هم بد جور خونریزی گرفتم خونم 0-منفی بیمارستان نداشت خواستن منو انتقاد بدم بیمارستان دیگه ک از حضرت زهرا کمک خواستم وخونریزیم بند اومد

1397/05/15 10:01

پاسخ به

از ساعت 1 شب تا ساعت 10صبح درد کشیدم تا زایمان کردم

مامان منم سر من از 10 صبح درد داشت تا 1 وقت اذان اومدم

1397/05/15 10:01

پاسخ به

از اونجایی که بیهوشی کامل گرفتم ریه ام داغون شده تازه شوهر بیبم دنبال بچه دومه?

وای هرکی میگه بچه دلم بدرد میگیره?

1397/05/15 10:01

به خدا به شوهرم میگم دختر میخوای برو ی زن دیگه بگیر من نمیخوان

1397/05/15 10:01

م

1397/05/15 10:01

بابام اینقد عصبانی شد ک دعواشون کرد پای دخترم وشکستین نمیتونه راه بره?

1397/05/15 10:01

پاسخ به

بابام اینقد عصبانی شد ک دعواشون کرد پای دخترم وشکستین نمیتونه راه بره?

?????

1397/05/15 10:01

یکی از دوست ای من دنده اش رو شکستن

1397/05/15 10:01

تازه سزارین

1397/05/15 10:01

بخدا نمیتونستم حرکت کنم بعد بچم 10روز بستری بود منم تازه زایمان کردم کلی خون از دست دادم وپام درد داشت بعد شب وروز باهاشم اصلا 10روز خونه نرفتم اتاق مادرام موندم پرستارا میگن برو استراحت کن بیا میگفتن اصلا بچم با خودم میبرم میرم تنهاش نمیزارم

1397/05/15 10:01

میتونم تصورش و کنم باز شما بچه ات رو دیدی من تا 3 روز ندیدمش فکر میکردم مرده

1397/05/15 10:01

اون وقت میگن طبیعی خوبه

1397/05/15 10:01

اینقد گریه کردم اینقد لاغر وخسته شدم تازه زایمان صبحانه ی کیک وابمیوه میخورم تا شام هم ی کیک وابمیوه همین داشتم دیونه میشدم

1397/05/15 10:01

پاسخ به

اینقد گریه کردم اینقد لاغر وخسته شدم تازه زایمان صبحانه ی کیک وابمیوه میخورم تا شام هم ی کیک وابمیوه...

??????

1397/05/15 10:01

پاسخ به

میتونم تصورش و کنم باز شما بچه ات رو دیدی من تا 3 روز ندیدمش فکر میکردم مرده

اولین روز ودومین روز بزور گذاشتن ببینم با گریه زاری

1397/05/15 10:01

حتا دکترا دلشون ب حالم سوخت بخدا برام دعا میکردن

1397/05/15 10:01

من چون سرم داشتن نمیزاشتن لامذهب ها حتی نمیزاشتن عکس بگیرن ازش مردم و زنده شدم

1397/05/15 10:01