مادران تیر ۹۷

152 عضو

پاسخ به

مبارکه فاطمه انشاالله سلامت باشین سز بودی یا طبیعی

ممنون گلم طبیعی بودم

1398/04/13 15:27

اره منکه دیروز تولد دخترمو گرفتیم خیلی خسته شدم

1398/04/13 16:02

پاسخ به

اره من ژلاتین هم خریدم با ابمیوه درس میکنم ژله بهش میدم یزدان هم عاشقشه

چجوری درست میکنی چقد آبمیوه چقد ژلاتین میریزی

1398/04/14 16:04

شوهرم و پسرم خونه نبودن ، منم سریع رفتم کفشهای دخترمو بزارم جاکفشی بیرون اصلا نفهمیدم دخترم کی پشت سرم راه افتاده بوده که درو بست

1398/04/14 17:56

پاسخ به

الهی بمیرم بعد چجور درو باز کردی

خدا نکنه...همسایمون انقدر با دستگیره در ور رفت بعد نیم ساعت موفق شد از جا دراورد درو باز کرد اتش نشانیم که زحمت کشید بعد بیست دقیقه اومد!

1398/04/14 18:10

پاسخ به

وای اگر من بود فکرکنم سکته میکردم خدارحم کرده که نرفته کاری انجام بده اتفاقی براش بیافته

از بابت وسایل خیالم راحت بود چون چیز خطرناکی نداشتم ..ولی داشتم سکککته میکردم هول کرده بودم مثل مرغ پرکنده شده بودم...خدا برای هیچکس نیاره

1398/04/14 18:10

وسیله هاتو کجا گذاشتی؟

1398/04/15 01:12

شام هم نخوردم گشنه م شده دارم بیسکویت می خورم مثل دزد ها یواشکی کسی بیدار نشه

1398/04/15 01:15

پاسخ به

حداقل یه کم زخم زبون نمی زد حرف مفت نمی زد آدم دلش خوش بود میفهمه

میدونم چی میگی...توام زیر فشاری

1398/04/15 01:20

بعد ادعا داره رو بچه ها ش حساس من هیچی نگم دعوا شون نکنم صدا هم سر شون ندم هر کاری خواستن بکنن

1398/04/15 01:30

بعد با شوهرم رفتن آخر هفته تحویلم گرفتن

1398/04/15 02:19

صبح ساعت 6/5 میره ساعت سه میاد خونه

1398/04/15 03:26

خانما من اون ماه فقط سه روز پریود شدم،این ماه هم ده روز میگذره از موعدم
ظهر بی بی چک زدم منفی بود

1398/04/15 15:37

بنظرتون باید اول صبح میزدم؟
البته چهارساعتی بود دستشویی نرفته بودم

1398/04/15 16:14

پاسخ به

سلامتی،توخونه ،بچه هام فقط میرن باشگاه ،حقوق شوهرمو ندادن میخواستیم بریم تفریح

ان شاءالله زودی بدهند به سلامتی ودل خوش بروید هرچه زودتر

1398/04/15 18:21

البته الحمدلله ما توی یه شهر نیستیم اما همون چندوقت یه دفعه هم که میایم بعضی رفتارها آزارم میده

1398/04/15 19:56

بخدا اصلا به بارداریم اهمیت نمیده

1398/04/16 15:29

گذشت زمانی که تا خونه رو مثل دسته گل نمیکردم شب سرمو رو بالش نمیزاشتم..صبح تا چشم باز میکردم الویتم اول بچه ها و بعد کارای خونه بعد کارای شوهرم و....الان تغییر کردم

1398/04/16 16:25

آیداواکسن عسل 3 مردادهست پنجشنبه میشه بعدبهداشت یکشنبه و4 شنبه میزنه بایدبمونه 6 مردادبعدش ما4 میخواهیم بریم مسافرت خدابخوادونمیشه تاریخ روعقب جلوکرد موندم چیکارکنم ?????

1398/04/16 23:43

من عسل روبردم آتلیه اصلا نخندیدفقط لبخندکوتاه

1398/04/16 23:41

سمیه عکس تولد پسرت رو بزار

1398/04/16 23:42

برای همین یکی برگشتم تو این زندگی اگر نبود وضعم فرق داشت

1398/04/16 23:55

پاسخ به

یعنی هرشب پاک میکنی صبح نصب میکنی؟?

نه دیگه تا رور بعد که باز میره عصرش نمیبینی زیاد نیستم همش

1398/04/17 01:04

پاسخ به

اره فرشته وفاطمه مامان نازنین

مامان نازنین که بارداره کار از دعا گذشته

1398/04/17 01:45

سرسلین گفنم کاش دختر بشه زد دخترشد

1398/04/17 02:30