مامانای خوشگل ۹۷_۹۸

7 عضو

پاسخ به

من دیگه کسی برام نمیمونه غیر اون شوهرمو که راه نمیدن بیمارستان

????

1397/12/21 00:58

من تمام دردم اینه دو شب شوهرم نیست

1397/12/21 00:59

وقتی پیشمه نمیترسم

1397/12/21 00:59

آخ گفتی این دلبستگی لامصب پدر منو درآورده

1397/12/21 00:59

وقتی نیستس جرعت ندارم اصلا

1397/12/21 00:59

???

1397/12/21 00:59

پاسخ به

یه حسا و فازایی سراغ آدم میاد اصن...

??

1397/12/21 00:59

پاسخ به

من تمام دردم اینه دو شب شوهرم نیست

??????

1397/12/21 00:59

منم اینجوریم یبار عمل داشتم گوشیمم بردم تو اتاق عمل تا قبل عمل هی بش اس میدادم

1397/12/21 01:00

پاسخ به

??????

به خدا مهسا از محیط بیمارستان بدم میاد

1397/12/21 01:00

پاسخ به

منم اینجوریم یبار عمل داشتم گوشیمم بردم تو اتاق عمل تا قبل عمل هی بش اس میدادم

اینجا نمیذارن

1397/12/21 01:00

من غذای بیمارستان دوس دارم ?

1397/12/21 01:00

????

1397/12/21 01:00

اینو کجای دلم بذارم

1397/12/21 01:00

بخدا انقد دوس دارم ??

1397/12/21 01:01

?????من فکرم یه خروار تشک پتو بالشت ملحفه ببرم غذام بگم برام بیارن

1397/12/21 01:01

غذای هواپیمارم دوس دارم?

1397/12/21 01:01

پاسخ به

غذای هواپیمارم دوس دارم?

اینو پایتم

1397/12/21 01:01

پاسخ به

?????من فکرم یه خروار تشک پتو بالشت ملحفه ببرم غذام بگم برام بیارن

ن بابا حساس نباش زهر میشع

1397/12/21 01:01

با مامانم پنج بار رفتم واسه کورتاژ فقط بخاطر غذا میموندم ?

1397/12/21 01:02

هیچ کاری واسش انجام نمیدادم

1397/12/21 01:02

پاسخ به

ن بابا حساس نباش زهر میشع

نمیتونم به دکتر میگم خانم دکتر تو روخدا منو مرخص کن پیشم کثیفه گفت همه چی بیار با خودت??

1397/12/21 01:02

خسته نباشی واقعااااا

1397/12/21 01:02

پاسخ به

با مامانم پنج بار رفتم واسه کورتاژ فقط بخاطر غذا میموندم ?

خوش به حالت
حالا من تو بیمارستان نه غذاش رو میخورم نه هیچی میتونم اونجا بخورم

1397/12/21 01:03

حالا یبار رفتم عیادت مامانبزرگ شوهرم خیلی بخش مزخرفی بود انقد بالا اوردم همه متعجب بودن میگفتن ببین دیگه چی بوده مهسا حالش بهم خورده

1397/12/21 01:03