در اتاق عمل ما دکتر داغونمون کرد از بس چرت گفت ناامید شدیم???مامانم هیشکی پیشش نبود عمم که تو سرکلاژی هست زنگ زده مامانم میگه شرمنده به خدا اراشگاه درگیرم نمیتونم بیام مالا سرهرچی بود مامانم کنارش بود از دماغ عمل کرده دخترش بگیر تا...
1398/01/07 13:33