پاسخ به

فقط دارو داد گفت چیزی نیس همینا خوبش می‌کنه تا حدود یک ماه بعد دوباره تب شد 40درجه همیشه تبش 38بود

عه چرا آخه

پاسخ به

سعیدی بهم نوبت نداد بچم تو تنور آتیش بود

خدا رحم کرده تشنج نکرده?

پاسخ به

سعیدی بهم نوبت نداد بچم تو تنور آتیش بود

خب

پاسخ به

خدا رحم کرده تشنج نکرده?

اره بقران

دیگ درجا ی آمپول نوشت گفت اول اونو بخر بیا بزنم ک تبش بیاد پایین زود بعد ببینم چشع

خب

دیگ جواب آزمایش و دید گفت میدونم مادری نگرانی الان بگم بچتو ببر بستری کن روحیتو میبازی ولی ببر بیمارستان بخدا سروم میگیره خوب میشه

خب چش بود بچه

رو دل نداشت احیانا؟؟؟؟؟

آخه تب رودل تا رو دلو نکنی ول نمیکنه

همینجور اشکم میومد گفت دارو میدم بهش بده اگه دیدی نخورد لج نکنیا ببر بیمارستان منم قبول کردم ? بچمو آوردم خونه دیدم ن آب میخوره ن غذا ن دارو تصمیم گرفتم بردم بیمارستان بهرامی که الهی خیر ببینن

پاسخ به

رو دل نداشت احیانا؟؟؟؟؟

میکروب وارد خون شده بود انگار

بااینکه من تمام وسایل مانیار و هفته ای دو الی سه بار میشستم

???دیگ ب حرف بیدانی گوش کردم بردم بعد سه روز دکتر عفونی ترخیص کرد

پاسخ به

میکروب وارد خون شده بود انگار

چطوری

خب دیگه بچه بوده دستشو همه جا میزده حتما

پاسخ به

چطوری

نمی‌دونم بخدا

بعد بیمارستان دیگه تب نکرد؟؟؟؟

سعیدی ی وقتا استرس میده ی وقتا خنگ میشه

پاسخ به

بعد بیمارستان دیگه تب نکرد؟؟؟؟

ن خداروشکر

از اون موقع هیچ طوریش نشد

منم بچرو بردم پیش سعیدی گفتم خس خس میکنع سینش گف برو عکس بگیر
رفتم عکس بگیرم یارو ک دید گف چیزی خوزدع یا افتادع!؟
ب بچه دوماهه

گف بنظرم ببر بیمارستان ?من سکته زدم تا بردم سعیدب دید گف هیچی نیس
رفلاکسع و ی قرص داد

سعیدی ی بار گفت کلیه بچه مشکل داره برو سونو گرافی نمیدونم اصلا چیشدع بود ک اینو گفت رفتم آشور زاده سونوگرافی کنه قلبم اومد تو دهنم آشور زاده گفت بچت سالمه از من پیر مرد سالم تره

رفتم پیش سعیدی گفت آره میدونستم سالمه شک داشتم