مادران مرداد و شهریور ۹۸😍

487 عضو

پاسخ به

افسریه

توام افسریه ای
?

1399/01/27 01:53

پاسخ به

حالا شما خوبی یه غریبه است دختره میگفت شوهرم با خاله ام رفیقه چند ساله چند روز قبل زایمانش فهمیده بو...

وای خاک برسرم ??

1399/01/27 09:22

پاسخ به

اگه بچه نداشتم طلاق میگرفتم. بچه ام 8 ماهشه. بار اولش نیست تهمت میزنه. مطمئنا بار آخرش هم نخواهد بود...

من شوهرم یه سری دست به گوشیم زد یه سو تفاهمی براش پیش اومد که حتی الان گوشیم زنگ میزنه جواب نمیده????

1399/01/27 10:07

پاسخ به

خدا نصیب نکنه

ناهارچی دارین مامانا

1399/01/27 11:40

نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

اینو برای یبوست پیدا کردم . امتحان کردم خیلی خوبه

1399/01/27 12:03

پاسخ به

توام بده خب

یکی پیداشدبه خودت گیربده ?

1399/01/27 13:43

پاسخ به

الناز میشه دوباره عکستو بدی من ندیدم

من *** شدم از دست شما ها بابا عکس منا چیکلر دا رین

1399/01/27 14:45

پاسخ به

کی با کی قهره?

مرضیه شوهرش

1399/01/27 15:09

پاسخ به

اخه تو این اوضاع قهر کردن خوب نیست. خانوما در کمین هستند .یادتون باشه

وزیر بهداشت پیام داده به شوهرم میگم خدا شاهده انگشتت بهم بخوره به بابام نمیگم به وزیر بهداشت میگم????

1399/01/27 15:15

پاسخ به

وای

پس چی خیال کردی مردها کی ان اونا نمیتونن برج میلاد رو کنترل کنن

1399/01/27 15:18

پاسخ به

دوره است خواهر شوهرم هرشب میاد واسه من تعریف میکنه فلانی رفته بیست تومن داده کرده

آره بابا
تو این وضع کرونا
دیشب رفتیم بیرون خیابون گردی
یه خانومه ایستاده بود کنار خیابون . تهرانپارس
باورتون نمیشه 4 تا ماشین ایستاده بودند براش
بوووغ بوغ

1399/01/27 15:21

پاسخ به

میگه تو اتوبان به سمت افسریه فراوونه

اره بابا بیشعورا ما که قبل کرونا اخر شبا میرفتیم بیرون کنار خیابون وایمیستادن یک قیافه های زشتیم داشتن

1399/01/27 15:23

پاسخ به

ن بابا هنوز 8ماهشه مگه میشه؟

نه دیگه امده میشن ولی زودم راه بخوان بیفتن همون ده ماه

1399/01/27 15:49

پاسخ به

وای هرچی لباس این پسروسطیم ریخت بیرون

یه سوال خونت کمد دیواری داره یا نه سوال واسم پیش اومده

1399/01/27 16:55

اینودادم مخصوص درست کردن

1399/01/27 16:59

تو گروه غذای خودمونیم از بس عکس شیرینی گذاشتن دلم میخواد به شوهرم گفتم ارد اینا بخر یادش رفته

1399/01/27 17:07

ده روزش بود که مامانم رفت خونش گفت میرم اونم به اصرارخودم که دوست داشتم بابچم تنهاباشم چون بچه اول بود بعدشبااخرشب میدیدم خابه شوهرم شب کاربود میترسیدم کوخ میریختم به اون بچه که بیدارشه بعدگریه میکردبغلش میکردم جلوی ایینه نگاه میکردم میگفتم مامان شدن بهم میادیاهنوزسنم کم بود مامان شدم ????هرموقع یادم میادخندم میگیره

1399/01/27 17:38

یباردیگم گذاشته بودمش رومبل نوزادبود اومدم ازدسشوویی بعدفکرکردم روتخت بود اینقدردنبالش گشتم پیدانکردم مامانم گفته بوددرخونه بازباشه گربه میادبچتومیبره منم گریه میکردم که خاک توسرم درخونه بازبوده گربه بچموبرده بعدگریه کرددیدم رومبل بوده ????

1399/01/27 17:39

پاسخ به

یباردیگم گذاشته بودمش رومبل نوزادبود اومدم ازدسشوویی بعدفکرکردم روتخت بود اینقدردنبالش گشتم پیدانکرد...

منم هفده بودم ولی از اینکارا نکردم ولی بقیه خیلی من میترسوندن میگفتن نصف شب خوابتون نبره بچتو خفه کنی بالشت میذاشتم بین خودمو بچم از ترس

1399/01/27 17:44

وسواسم داره بایدخیلی تمیزتمیزباشن هم خونه هم خودم هم بچه هاوگرنه شروع میکنه به حرف گفتن

1399/01/27 17:53

پاسخ به

پی پی ش داخل مقعدش گیر کرده بیرون نمیاد

یه شیاف گلیسیرین کوچیک کن براش بزار سریع

1399/01/27 18:46

پاسخ به

سلام اینا چجوری استفاده میکنی شما

باهاش حریره درست میکنم حریریه جو دوسر با خرما و بادوم یا با موز یا سیب

1399/01/27 19:57

پاسخ به

من همیجوری میدم میکس نمیکنم ک

دخترِ لوس من نمیخوره بابا اوق میزنه?

1399/01/27 19:58

یکی نبود بگه بکپ بابا اوسگل

1399/01/27 20:04

اینکه اره ولی خدای نکرده میترسم کوتوله شه?

1399/01/27 21:10