من ی بار گذاشتم رفتم کار کرد دوباره شبش یکی دیگ گذاشتم چون درد داشتم

من نمیتونستم زور بزنم همش حس میکردم دوباره باز میشه بخیه هام

منو از داخل دوختن دوباره

پاسخ به

من نمیتونستم زور بزنم همش حس میکردم دوباره باز میشه بخیه هام

اره منم اینطوریم میترسم بخیم بازشه

آدم میترسه ولی شیاف داد راحت شدم تو خونه هم میزاشتم

هرچی چیز ابکی میخورم فایده نداره

ی شربت حس اسمشو یادم رفت دکترم بهم داد دیگ شیاف نزاشتم بعد روغن زیتون بخور

وای هستی اصلا فکرشم نمیکردم همچین بلایس تو شکممه یا این اتفاق میفته

شکمم داغون شده نمیتونم هرچی بخورم همش اب سوپ

من فکرشو میکردم ان قد خودمو ترسوندم گفتم من کارم ب بیمارستان میکشه ک کشید ??

بدترین اتفاق بود ولی وختی یادم می افته شوهرم چ جور گریه میکرد برام خوش حال میشم چون براش مهمم

پاسخ به

بدترین اتفاق بود ولی وختی یادم می افته شوهرم چ جور گریه میکرد برام خوش حال میشم چون براش مهمم

✌✌✌✌✌✌✌✌

نی نی چند ماهشه

آنیتا جون

11 ماهشه الان 3 روزه ندیدمش صداشو میشنوم دلم میخاد بغلش کنم

الان نه بابا بالا سرشه نه مامان پیش خالشه

وای گلم خیلی کوچیک شیر تو نمیخواد

شوهرت از سفر نیومد

پاسخ به

شوهرت از سفر نیومد

نه

پاسخ به

وای گلم خیلی کوچیک شیر تو نمیخواد

خالش شبیه منه چسبیده بهش شیرخشکم بهش میدن

زنگ بزن بگو بیاد دیگ

پاسخ به

زنگ بزن بگو بیاد دیگ

با بابام حرف زده گریه کرده گفته نمیشه بیاد عید میاد

گریه کرده

ولی وقتی شنیدم گریه کرده من مثل تو خوشحال شدم

اره