من خواهرشوهرم و مادرشوهرمو همه باعث شدن ک نزدیک بود زندگیم ازهم بپاش و بچم معلوم نبود چی سرش بیاد اینقد گریه کردم و با دخترم نفرینشون کردم توخونم نشستم و فقط واگزارکردم بخدا شوهرمو کشیدن طرف خودشون بد ک شوهرم ب خودش اومد من گفتم من راضی نیستم انشاا..خانوادت ظلمی ک درحق من و بچم کردن جواب اشکامونو پس بدن ب اسکم خندیدن و ذوق کردن تک تک اشکامونو پس بدن دو س هفته بدش س تا برادرشوهرام تصادف کردن
1397/05/15 12:23