پاسخ به ?اِ محبوبه به سلامتی زایمان کردی؟ قدمش مبارک به سلامتی
ساعت 8 ونیم شب یدفه دیدم یه چیز داغ دراومد اول فکر کردم خونریزی دیدم زلال زلال
بعد یواش یواش زیاد شد مثل ادرار ک هربارمیری
اونجور یهو پاره نشد که یدفه بریزه درواقع سوراخ بود
باماماهمرام مشورت کردم گفتش زودتر خودتوبرسون که اگر بشه ب اخرشب نرسی ک بخان امپول فشار بزنن برسی دوساعت زایمان کنی اگر بشه
دیگه رفتن تا ده ونیم بستری شدم توراه دردای خودمم شروع شد
اندفه برعکس بجه اول پیشرفتام بشدت خوب بود تاسه سانت وراحت باتنفس کنترل کردم ازبعدشم ک خانم محسنی امد خیلی خیلی کمک کردتا12 ک بشدت شدیدشد ب زور بلندم میکرد ورزش میکردم دیگه اخراواقعن توانم ازدست دادم
اپیدورال میخاستم نداشتن اونموقع خیلی ارزو کردم کاش خصوصی رفته بودم?
ولی اگر اپیدورال میزدم اصلا اینطور سریع پیش نمیرفت از 7 سانت ب بعدش دیگه خیلی سریع فول شدم ویک بردنم برای زایمان اونجاهم سخت بود زورا خیلی سخت بود زور وازگلو میزدم اصلا زورام خوب نبود اونجاهم خانم محسنی بشدت کمکم کرد
دیکه یک ونیم بچه دنیا امدو تادوبخیه زدن سه ونیمم بردن بخش
همه درداهم مال خودم بود وامپول فشارنگرفتم وگرنه اگر ب امپول فشاربود کامل باید یه شب بیخودی میگذشت
چون امپول وشباقطع میکردن
1402/07/01 16:37