شب عاشورا ازم خواست گفتم نه اصلا حرفشم نزن گناهه باهام قهر کرد خوابید صبح ساعت سه دیدم دارم باهام ور میره گفتم چیه نکن بزار بخوابم گفت مگه ماله توئه ماله خودمه تو بخواب باهات چیکار دارم از شب این لامصب نمیخوابه قهر بودا ولی پرو بازم کارشو کرد منم مات نگاش میکردم بعد کارش بغلم کرد خوابید اصلا جلودارش نمیتونم باشم
1397/05/15 11:45