من میخام ی چیزی بگم...
فقط قبلش ی خواهش دارم ازتون ک منو باور کنید و حاضرم هر کاری بکنم ک باورتون بشه حرفام حقیقت دارن،من مادر 2 تا دخترم ی دختر 8 ساله و ی دختر 41 روزه اوضاع زندگیم ب شدت بده اونقدری ک باردار بودم هزینه سونو نداشتم و فقط ی سونوگرافی تو کل دوران بارداری دادم اونم اوایل،بخاطر همین بچم 35 هفته اومد ب دنیا اونم تو آمبولانس اخه من زایمان اولم سزارین بود و همتون میدونید طبیعی نمیشه بچه ی دوم بیارم،نمیدونستم وقت زایمانم کی هست،سونو نرفتم و تاریخش نمیدونستم از شب درد گرفتم و فرداش ساعت ده شب بود ک دیگه دردم ب اوج رسید مجبور شدم برم واسه همسایه ها ک زنگ زدن آمبولانس،ده دیقه بود ک تو راه بودیم بچه ب دنیا آمد یعنی دوتا مردی ک میان با آمبولانس اونا بچه رو آوردن ب دنیا،بچم کبود بود وقتی دیدمش زیر پاهامه...حتی منو نشون دادن تو تلویزیون و عکسم خودم و دخترم تو اینستا توی پیج بیمارستان امام اهواز گذاشتن ک تو آمبولانس آمده ب دنیا مادری ک زایمان اولش سزارین و دوم طبیعی اونم تو آمبولانس میتونید برید ببینید،همه ی اینا بخاطر نداشتن اون هزینه ی سونوگرافی ک نداشتم....
خداروشکر شیر خودم بهش میدم ولی این الان دو روزه ک هیچی نخوردم مادری ک شیر میده باید عذا بخوره ک شیر داشته باشه اما من...ب اون خدای بالا سرم قسم این حرفا سخته گفتنش واسه من اما نمیتونم ببینم بچم از گرسنگی جیغ بزنه،دختر بزرگم امروز باید میرفت کلاس نرفت و هی ازم میپرسه مامان پس کی میبریم مدرسه..
خواهش میکنم هر کسی ک میتونه در حد توانش بهم کمک کنه به عنوان قرض بهم کمک کنه من اگر ی روز ب عمرم مونده ولی پس میدم...
فقط میخام درکم کنید چون بیش از اون چیزی ک فکر کنید تحت فشارم خیلی زیاد
1401/07/17 15:51