مهمون دارم فرداشب
یکی نفر بوده
مادرشوهرم عمل کرده
مهمونم مرد با خانواده شوهرم دوستن
دعوتش کردیم بیاد دیشب گفت نمیام به شوهرم گفته بابات چ شبی میام ک بابات باشه منم بیام گفتم فرداشب مث امشب
امروز همش درگیر تمیز کاری خونه بودم
شوهرم زنگ زده به پدرشوهرم ک اونم بیاد گفته من نمیام شما غذا درست کنید بیاید. خونه ما
اونم چند نفر 15 نفر
من برای یک مهمون میخواستم غذا درست کردم الان گفته بیاد پایین باید برای 15 نفر غذا بپذم
به شوهرم گفتم کمرم درد میکنه نمیتونم
میگه بهشون میگم نیان گفتم عاقل نداری دیگ کار از کار گذشته الان میگی
1401/09/03 22:50