تو راه برگشت جیگر خوردم بعدم بستنی سنتی کردم روش اخه برا وزن هروز میخورم بعد شامم اش خوردم مامان درس کرده بود ای اخرکاریم ممد میگ بیا خرما بخور خوبه اینم کردم روش 🤦🏻‍♀️

سردرد گرفتم دارم کور میشم

رواعصابم راه نرو🚶😆

نوبت ی دکتر دیگه هم گرفتم نشونش بدم اما اصلا تحمل دیدن این مدل راه رفتنش ندارم 😭

یه بطری آب دریاش یه کمی هواش بیار برامون😂

یه چیز دیگه ک هم امروز خیلی خورد انجیر بود

خوش نی عین ادم بلاتکلیف میمونه ای هوا

خودمم گرم نمیگیرم والا

یعنی میشه بچه منم وزنش خوب باشه میگم. نکنه ب 2500 هم نرسه نکنه نوهش دارن و هزارتا فکر
دکترم گف ریزه میزی اما عبنداره برا 27 بت نوبت میدم 38 هفته و 6 روز

ماشين نو خوشه

الان 2 ساعت حرکت نداره مثلا گردالو میشه میاد یه گوشه شکمم
اما لگد نع

دلم میخاد چرا نخاد حرومتتتتتتتتتتتتتتتت رد کو بیادد خو😐😐

لباسشم قشنگ سی جورابش بوی😭😭عاشق اینام

اول می همچین ادمیه؟ می بچس یا دوران قدیمه😐
بعدشم حرف بدی نزدی شوهرتم فمید فوقش دلخور شه از دلش درمیاری
چی آنچنان بدی نبوده بخاد دعوا بد کنه باهات

الان باز ظرف میشستم باز اوطو شد ن میتونسم بشینم ن واسم هموطو موندم تا دردو رف یطوری میشه رون راستم

یبار گوزیدم نگام کرد خندید گف عشقم زدیش؟ گفتم ها زدیم زیر خنده
میریم بیرون باهم غیبت میکنیم مگم. نگا ای دخترو انگا شلوار نداره میخندیم

یطورایی زیادی شاید راحتیم شاید بگی اینا زشته حد و مرز رابطه اس در حد گوزیدن پیش شوهر خوب نیس اما ما قبل از عروسیمون 2 سال نامزدی و 5 سالم باهم دوست بودیم
خودم ایطوریو راحتیه زیادوو بیشتر دوسدارم