بچه ننست و همه دعوامون و حرفای منم همیشه به خانوادش میگفت کثافت
هر جا میخواستیم بریم و تنهایی حق جایی رفتن نداشتم
اینقدر جلو خانوادش به خودم و خانوادم توهین میکرد و بیراحترامی و میگفت برو
1403/04/05 14:04
//= $member_avatar ?>
واقعا موندم ن چیزی بهمون دادن ن کمکی
1403/04/05 15:34
//= $member_avatar ?>
اصلا 😂 ی سپیده دیگر بوده
1403/04/06 09:57
//= $member_avatar ?>
هفت جدت پدر سگه بی بته اسم لر میاری تا کمر تا شو
1403/04/07 23:30
//= $member_avatar ?>
حتمن سبزی سوخته همیشه زیر سبزی باید مثل دم کنی برنج باشه بمونی بالا سرش تا سرخ شه ن بسوزه
شنبلیله زیاد تلخ میشه
لیمو رو هم نیم ساعت قبل سر و تهش بزن بریز تو اب جوش تلخیش میرع
1403/04/08 21:59
//= $member_avatar ?>
در آوردم
1403/04/08 22:32
//= $member_avatar ?>
بخدا
ما واقعا پشیمون هستیم
قرار بود باز طرف ک پولمونو بریم و بعد پشیمون شدیم
1403/04/09 15:19
//= $member_avatar ?>
اگه دور از جون نگاهش ثابت موند و با دیدنت نگاهش نیومد سمتت اونوقت ببر دکتر
1403/04/09 17:50
//= $member_avatar ?>
دیگه هی باید دعا بگیری بعد میبینی خوب شده میگی اثر دعاست درحالیکه روند طبیعی رشد بچه هاست😅
1403/04/09 17:56
//= $member_avatar ?>
فدا
1403/04/09 18:16
//= $member_avatar ?>
😐 ی چیزی ذهنمو درگیر کرده
اون روز شاید بشناسی دختری تو ایسنتا هست پرنسا اسمشه الان دیگه تقریبا چهار سالش هست
مامانش میگفت من از پوشک نمیگیرمش تا وقتی خودش ب این بلوغ ذهنی برسه ک بره دستشویی