ارسال شده از
➕یک دقیقه مطالعه
مردی مست به خانه آمد
آنقدر مست بود که گلدان قیمتی که زنش به آن خیلی علاقه داشت را ندید و به گلدان خورد و گلدان شکست
پیش خودش گفت حتما زنم فردا واسه گلدون کلی داد و بیداد میکنه
همونجا خوابش برد
صبح که از خواب بیدار شد یادداشتی را روی یخچال دید:
"عزیزم صبحانه مورد علاقتو روی میز چیدم؛ الان هم رفتم بیرون تا برای ناهار مورد علاقت چند تاچیز بخرم
دوست دارم عشقم”
مرد با تعجب از پسرش پرسید این یادداشت چیه؟ چرا مامانت ناراحت نشده؟
پسر گفت دیشب که مست بودی مامان بغلت کرد بذارتت روی تخت تو عالم مستی گفتی:
خانم به من دست نزن من متاهلم...
داشتن " تعهد " مهمتر داشتن برگهای بنام " تاًهل " است...
❄️
1397/12/10 16:17