مامانی های بوشهری

1296 عضو

یکی اشتباهه

1403/09/09 23:37

من وقتی فهمیدم ک دیر بود

1403/09/09 23:38

یعنی سه روز برادر زادم پیشمون بود بادخترم ریخت پاش می کردن اخرش دیگه نمی تونستم راه بروم همش می گفتم خدایا کمک اونهای کن که بیش یکی دارند

1403/09/09 23:38

دیر چنه

1403/09/09 23:38

فوشت میدما😂

1403/09/09 23:38

زمان طولانی گذشته

1403/09/09 23:39

می فهمم ولی می ترسم بارداری سخت زایمان بچه داری تنهایی

1403/09/09 23:39

مو از ریختن اسباب بازی اصلااا حرصم نمیگیره

1403/09/09 23:39

ولی از اینکه لباس میریزه

1403/09/09 23:39

حرصم میگیره

1403/09/09 23:39

منم از ترس همینا نذاشتم و الان ب
پشیمون

1403/09/09 23:39

عزیزم سیچ میگیدیر بهترین زمان الان برات

1403/09/09 23:40

بچت بزرگ

1403/09/09 23:40

اقدام کن برای بعدی

1403/09/09 23:40

میخام

1403/09/09 23:40

چرا مگه چندتا داری

1403/09/09 23:41

واااای عزیززززممم مو احساسی شدمممم 😢
الهی شکرک بخیرگذشت

1403/09/09 23:42

یکی یکیم سقط کردم

1403/09/09 23:45

همش میگم اگ زودتر بود شاید اینجور نمیشد

1403/09/09 23:45

الانم دیر نیست بنظرم

1403/09/09 23:46

مو اختلاف سنیم با ابجی وسطیم ده سلل

1403/09/09 23:46

ایشالا مشکل حل بسه دنبال درمان نرفتی

1403/09/09 23:46

با ابجی اخریم شونزده

1403/09/09 23:46

افتادگی رحم مثانه دارم

1403/09/09 23:47

خوب خودت سنت مناسب

1403/09/09 23:47