مامانی های بوشهری

1284 عضو

عزیزم داخل روایات اومده اونم برای حفاظت بچه از بلایا ومریضی ها ودرامان ماندن از حوادث هست ک اگر بتونی انجام بدی ک خیلی خوبه

1403/03/01 13:08

مو نمیتونم هرکاری میکنم که ای فکرل از سرم بیرون کنم فایده نداره
میگم درد طبیعی میکشم ولی اتاق عمل نمیرم مگر اینکه مجبور بشم

1403/03/01 13:41

شاید شرایط طوری شد که نیاز به سز شد نترس ازش
هر دو روشش درد خودش داره اینکه بگی سز بشم دردم نکنه الکیه گول آدم دادنه
همینطور بگی زایمان طبیعی بشم بعدش درد نداشته باشم بازم الکیه
مادر شدن آسون نیست

1403/03/01 13:44

ها سی همی میگم اگه مجبور بشم
میفهمم در هر صورت درد خوشه داره
ولی مو از بیهوش شدن میترسم
چند ساله دلم میخا برم دماغم عمل کنم از ترس همی بیهوشی وا اتاق عمل نرفتمه😂😂

1403/03/01 13:47

خو‌دیه بریچ هسم میخام 37 بزام
دکترم میگ بزا
بیمارستان غلط میکنه😂

1403/03/01 14:33

خودم حوصله ندارم. دختر عمم مامانم هم برام فکر درست کرده

1403/03/01 17:10

رفیقم دوقلو داشت تا همسایه ها فهمیدن اونم شش ماهگی ب همه گفت اما بنده خدا ب هفت ماه نرسید گفت سرمغازه ب داداشش گفتن چجور خواهرت دوقلوداره شما ک سابقه دوقلو نداشتین ی داغ همیشه روی دلش موند اونم دوقلو پسر داشت اما حالا فقط ی دختر داره

1403/03/01 18:19

قشنگ ریز ریز، انگار غذای جوجه، مامان بزرگم زیاد دندون نداشت. اصالتا شیرازی، کیف می‌کرد میدید انقد باب دهنش

1403/03/02 11:16

ولی دکتر سهیل برای یکی ای یو ای کرده بود روز 14 بعد از امپول تست زده بود و مثبت بود اومده بود پیشش

1403/03/02 14:26

راستی عزیزمن عکس رنگی گرفتم گفت که لوله هات بسته بود با ماده باز شد

1403/03/02 14:28

این که هنوز هفته 7 رو پر نکردی

1403/03/02 14:45

سلام خوبین مو سه ساله تنبلی تخمدان دارم بعد سه ماه بود پریودم منظم شده بود الان نزدیک سه ماهه عقب انداختم از بس ازمایش و تست منفی دادم خورده تو ذوقم الان نمیفهمم هستم یا نه فقط همون اولا علائم داشتم 😖

1403/03/02 15:44

برو دکتر احتمالا بهت مدروکسی پروژسترون میده

1403/03/02 15:48

من قشنگ با ورزش اینا منظم شده بود بعد الان 3 ماهه عقب انداختم

1403/03/02 15:50

دکتر شکوفه رفیعی ..کارگر .مددی اینا خوبن شیراز

1403/03/02 16:13

فرض کن یکی نامزد میکنه، باید بره جار بزنه؟

1403/03/02 21:32

نامزدی موقته و اصلا چیزی که موقتیه نباید به کسی گفته بشه

1403/03/02 21:34

الان عمه بزرگم، معاملات بزرگ میکنه، بچه هاش فرستاده خارج و کلی برنامه های خوشحال کننده داره، نمیگه که. فوق العاده به چشم حساسن ولی به ما که میرسه باید همه چی بگیم، مادر من ساده س

1403/03/02 21:45

چشمات سلامت عزیزم

1403/03/02 23:06

دختر عموم ماه چهارم بود، بهم زنگ زده بود. همینجوری گفت بارداره. نهایتش تعجب کردم. چون بچه دومش بود فاصله نداشت با اولی. بعدشم گفتم مبارک باشه

1403/03/03 00:27

این حرکت دل و جرات میخواد، لازم بره مشاوره

1403/03/03 19:54

پماد ان ان بزن اطراف بیرون

1403/03/03 20:08

خو حااالا فکر کن پنیری و کره ای بشه. به به

1403/03/03 21:12

ریشه می دونی چیه بی انگیزگی متلا تو خانواده حمایت عاطفی زن نمی شه از طرف خانواده ها باز از نازنین عڌر میخام تا یه زن بچه نداره به مرد می گن خودت معطل نکن

1403/03/03 22:19

باید از اون خونه در بیاد

1403/03/03 22:56