نه دده وقتی چشمش در بره انگار آب رو آتیش
رفته بودیم شیراز خونه مادر شوهر زن عمو شوهرم بچه دید وای نگم برات بچه انگار فلفل تو جونش بود دو ساعت گریه میکرد شوهرم رفت یه شونه تخم مرغ خرید گفت ببینم کیه بعد که رو هیچ اسمی نشکست بچه آروم شد گرفت خوابید
1402/12/01 03:20