مامانی های بوشهری

1285 عضو

یاسی میتونی عکس مدل لباسهاشو برام بفرستی ببینم

1403/03/04 14:54

مامانشم زنگ زده ناهار خوردی یانه. بهش گفت کار دارم

1403/03/04 17:01

حموم و توالت فرنگی

1403/03/04 17:08

مهسا تو خونه اش بمونه بهترشه

1403/03/04 19:01

سعی کن. بخوری، از همه میده ها سطحش بالاتره

1403/03/04 23:01

وقتی میشوری. نباید خیلی کف کنه که پوست خشک بشه

1403/03/04 23:08

تووو آنومالی مگه تشخیص ندادن؟؟؟

1403/03/05 16:14

زمان پیغمبر

1403/03/05 17:05

تختش آره ولی پرده اش نه

1403/03/05 18:18

بابام وقتی دده بزرگم می بینه انگار که ملکه انگلیس وارد شده

1403/03/06 12:19

ان شالله که صحیح و سلامت بیاد تو بغلت عزیزم🙏

1403/03/06 15:59

این دوچرخه ویوا دارم میخام بفروشمش بنظرتون پنج تومن خوبه برای فروشش؟ درحدنو هست هیچ مشکلی هم ندارع سالم

1403/03/06 16:09

میتونم مسول خرید هم بشم

1403/03/06 19:22

بستنی هر روز بعداز ظهر آدمکی حدودا 20 سالم بود. قبلشم قیفی و یا دو قلو میخوردم اینجا 7 ساله

1403/03/06 19:47

ی بار توو سنگی، پیاده رو زد میشدم. سمت دکترا.دوتا پسر بچه 4 ساله. لبه جوب. جیش میکردن و میخندیدن. خانوادشون بودن

1403/03/06 19:57

خدا حفظش کنه الان چند هفته ای

1403/03/06 20:30

ب من هیچی نگف هرچی اصرار کردم گفتم ی درصد بگو نگف اینجوری ادم نمیتونه باهاش حرف بزنه وقتی نمیدونی چیه

1403/03/06 20:34

خیلی، امروز ماهی سرخ کرده. هنوز دستم نشستم میگه. زود باش. غذات سرد شد. گفتم کشتیما. یادته.سفره ناهار پهن میکردم. جونم بالا میاوردی تا بیای سر سفره. حالا بگیرش

1403/03/06 20:37

مثه با شوهرم رفته بودیم ی مکان تاریخی،زنجان،توو حیاط نشستم. تا شوهرم بره سرویس

1403/03/06 21:31

شمال دیدم پیرمردها پدربزرگ‌ها با نوه هاشون عشق بازی میکنن ایقد زیاد شده نگبت

1403/03/06 21:32

خدا کنه هیچ وقت نبینی ونشنوی

1403/03/06 21:33

الان این قدر گرایش های مختلف جنسی اومده که اینم شده یه دغدغه آیی برام

1403/03/06 21:54

نیارش اینو ببرش

1403/03/07 03:01

مجبور شدم

1403/03/07 03:05

شیرینم هسی بگم سی علی آقا هم بیارن تا کور نشدم

1403/03/07 06:42