ولی جداازشوخی قراربود آذر بیاد آبان اومد

اینو نمیدونم چون یادم نیست باید چند میبود

بچه موقع دنیا ریزه کجا میشه کهنه ش کنی پمپرز صفر اندازه کف دستی هنا

حدااقل 1،100

اره منم انجام میدادم پیشم گناه داشت که پاش بخواد بسوزه له کنه تا زمانی که غلط زدن یادگرفت اوموقع دیگه فایده نداشت از رو دشکچه میومد رو فرش گفتم جیش میکنه رو فرش یوقتی

حوصلم نی ای شهر و او شهر دنبال واکسن هم باشم😐

15

عکس سنو داری سیم بفرستی

باشه مو ک تا دستشویی میرم سواررماشین میشم

سنتی بهتره اما حلقه ممکنه برگرده و هر کسی درست انجام نده به خصوص در بچه هایی که چاق هستن احتمال برگشت زیاده

ی واکسنه ولی س دوزه

ماست خیار هم خوبه پای ماکارونی

سیر تازه و فلفل قرمز و پودر تخم گشنیز. ی ذره گلپر. زردچوبه و نمک می‌کوبی. بعدم سرکه میریزی

هااا خا سیکو سی ماکارونی اول آلو نگینی کو چندتا هم پهن پهنی یه طرفش فقط سرخ کو هنه کنار بعد پیازت سرخت ک سویا هم داخلش سرخ کو فلفل دلمه هم نگینی کو بریز داخلش بعد ادویه مخلوط و زردچوبه و کمی فلفل و پودر لیمو عمانی و فلفل سیاه و آویشن و تقریبا سه تا قاشق رب اضافه کو بعد اندازه یه لیوان دسته داری آب بهش اضاف کو شاید آب اضاف نمیکنی به موادت ک خشک در می

نگاه چیزی که دکتر میگه طبیعیه بهداشت میگه نه چون میترسن خوشو زیر سوال برن ای یه درصد شک دارنم جایی میفرستنت

والا من اینقدر خوشحال شدم که بارداره که خدا میدونه
چون خودم زجر کشیدم همش میگم ان شالله بارداریش راحت باشه
ولی خب آدمی که ذاتش خرابه کاریش نمیشه کرد
الان داره دق میکنه با مامانش که چرا من زودتر از اون باردار شدم و زایمان میکنم

گفتم چادر مادر رو سر دختره از این مادر بایدم همچین دختری پا بگیره

بخدا سال میگذره پرس خانواده شوهر نمیکنه فقط خونه مامانش میره
شوهرش که اصلا نمیگه مادری دارم بهش زنگی بزنم
ولی الان که باردار شده 24ساعت تلفن دستشه آمار بالاآوردن بهشون میده😅
بخدا من خندم میگیره حرکاتش میبینم

اینکه میگن رو کمر نخوابین و رو پهلو بخوابین هم بخاطر خون رسانی بهتر برای بچه هست

آدمیه دیگه دلش همه چی میخواد با گریه کردن می صاحب چی میشی؟

نگاه ای دلت بخواد چیزی صاحب بشیا باید سختی بکشی کمی رو خوتون فشار بیارین از خیلی چیزا باید بگذری تا بتونی ماهانه پولی پس انداز کنی

چون خودم کشیدم دده دارم میگم زمانی ازدواج کردیم شوهرم نه کاردرست حسابی داشت ونه خونه داشت من باردارمیشدم بارهاولی هیچ کدوم موفق نبودبرام اماواسه خونه اپارتمان مسکن مهرخورموج بعد6سال باطلافروختن باوام گرفتن یه دونه گرفتم بعدسه سال دیگش اونجافروختم اومدم عالیشهرخریدم پس ببین خونه ایناراحترمیشه به دست اورد

امامن ازخیلی چیزهازدم مثلاارایشگاه سالی یه بارمیرفتم موهام.توخونه رنگ میکردم ولی خیلی چیزهای دیگه به هرحال خداروشکرصاحب خونه شدیم امامادرشدن خیلی سختره حداقل واسه ماشین خونه تومیدونی چقدربایدبه دست بیاری تهیه کنی اماواسه مادرشدن حتی باای وی اف کسی بهت نمیگه توصدرصدباردارمیشی صدرصدسالم دنیامیاری

😀سکوت میکنم

ولی فقط ما چهارتارو داره

باز خوبه شوهرت ب فکرت هست خدامامانتم حفظ کنه

مامانتم بنده خدا اینجورش نبین الان دلش پر از غمه وضعیت تورو که میبینه کاش شده غرورتم زیر پا بزاری ولی برگردی خونت

حالا برگردی خونتم باز مامانت غصش میگیره چون به بودنت تو خونه عادت کرده